responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 817


1- آثار نماز در زندگی فردی
2- آراستگی و آرایش در نماز
3- یاد خدا، عامل یاری الهی
4- نماز، عامل دوری شیطان
5- خطر شهرت طلبی با ظاهر مذهبی
6- نقش نماز در کاهش گناهان و زشتی ها
7- قبله، یادآور زحمات اولیای خدا

موضوع: تربیت کامل در پرتو نماز(2)
تاريخ پخش: 07/12/93

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحث ما این بود که اگر خواستیم نسلمان را تربیت کنیم، اقتصاد خوب شود. بازار خوب شود. خانه خوب شود. اداره خوب شود، آن شاه کلیدش چیست. گفتم اگر ما یک نماز کامل بخوانیم، همه چیزمان تنظیم می‌شود. درست مثل نوزاد! نوزاد اگر یک شیر کامل بخورد، همه ویتامین‌های بدنش در همان شیر جاسازی شده است. بدن قند می‌خواهد، شیر مادر قند هم دارد. چربی می‌خواهد، شیر مادر چربی هم دارد. آب می‌خواهد، کلسیم و فسفر می‌خواهد، هر ویتامینی نوزاد می‌خواهد اگر یک شیر کامل بخورد، همه نیازهای بدنش تنظیم می‌شود. امور تربیتی، آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه، طلبه، ارشاد، صدا و سیما، هرکس که کار فرهنگی می‌کند، ما یک مقداری به نماز بی‌محلی کردیم.
من حدود دویست نکته نوشتم که اینها همه در نماز هست. سی، چهل مورد مربوط به تربیت فردی است. نماز و تربیت فردی!

1- آثار نماز در زندگی فردی

اگر کسی یک نماز خوب بخواند، همه مسائل درونی‌اش حل می‌شود. در خانه به بچه‌ها می‌گویند: در اتاق را باز نکن و در اتاق پدر و مادر نرو. یکوقت پدر و مادر در شرایطی هستند که زشت است بچه آنها را ببیند. منتهی همین حیا را که می‌خواهد یاد بچه بدهد، می‌گوید: قبل از صلاه الفجر، قبل از نماز صبح در را باز نکن. ظهر در را باز نکن. بعد از نماز عشا هم در را باز نکن. یعنی وقتی می‌خواهد بگوید: در را باز نکن، روی وقت نماز برده است. یعنی حیا آموزی را به نماز بند کرده است. می‌خواهد بگوید: نظیف باش. امام رضا فرمود: وضو که می‌گیرید، سه مسأله در آن جاسازی شده است. یکی نظافت، یکی نشاط، لذا با آب سرد هم بگیرید و خشک نکنید، ثوابش سی برابر است. چون هرچه آب سرد روی پوست بدن باشد، نشاطش بیشتر است. یکی هم قرب به خداست. ممکن است آن کسی هم که خدا را قبول ندارد، صورتش را بشوید. مؤمن وقتی صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا هم هست. غیر مؤمن که صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا نیست. همه شیرجه می‌روند، مؤمن وقتی شیرجه می‌رود زیر آب قصد غسل هم می‌کند. غیر مؤمن شیرجه می‌رود ولی قصد غسل نمی‌کند. یعنی ما همیشه یک قدم از آنها جلوتر هستیم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
اجازه بدهید من این را بگویم. برای مذهبی کردن بچه‌ها، یک استدلال خیلی ساده است. ما می‌گوییم: آن کسی که مذهبی است و آن کسی که مذهبی نیست، یک چیزهایی مشترک دارند. استفاده از زمین و خورشید و اکسیژن و میوه و درخت و خنده و گریه و باغ و خیابان و پارک و ازدواج. فقط مؤمن، خانم نیم کیلو لباسش سنگین‌تر است. هم لباسش بزرگ‌تر و گشادتر است و هم ضخیم‌تر است. آن کسی که ایمانش ضعیف است، لباسش نیم کیلو فرق دارد. او لخت نیست منتهی لباسش یک مقدار کوتاه و نازک است. تفاوت لباس مؤمن و غیر مؤمن نیم کیلو است. ماه رمضان هم مؤمن ناهاری که می‌خواهد ساعت یک و دو بخورد، هفت و هشت می‌خورد. در سال هم سی روز ناهارش را چند ساعتی عقب می‌اندازد. نمازی هم که مؤمن می‌خواند، کل هفده رکعت نمازش نیم ساعت می‌شود. گیرم قیامت نبود. این حرف برای امام رضا است. امام رضا فرمود: گیرم قیامت نباشد، مؤمن چه ضرری کرده است؟ این خانم هفتاد کیلو است، این خانم هفتاد کیلو و نیم شد. نیم کیلو اضافه وزن دارد. در سال هم سی روز ناهارش را عقب انداخته است. یک چند دقیقه هم با خدا حرف زده است. ما که با هرکس و ناکسی از صبح تا شب حرف می‌زنیم. چند دقیقه هم با خدا حرف بزنیم. قیامت هم نباشد مؤمن ضرر نکرده است. اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست، آن کسی که وضع نمازش، روزه‌اش، حجابش، دینش، لا ابالی است، اگر قیامت بود کسی که دست خالی است چه خواهد کرد. مثل تکراری بزنم. چون این مثل را یادم هست که خیلی گفتم.
صد تا اتوبوس می‌آیند جمعیتی را از منطقه‌ای منتقل کنند. این صد اتوبوس، یک چیزهایی در صندوق عقب برمی‌دارند، جک، زاپاس، چراغ قوه، زنجیر، آفتابه، مشما، قرص آسپرین، چند کمک اولیه برمی‌دارند. پنجاه ماشین این کمک‌های اولیه را برمی‌دارند، پنجاه ماشین هم می‌گویند: برو بابا این را آخوندها درآوردند. ول کن بابا بگذار خوش باشیم. پنجاه اتوبوس هم این امکانات را برنمی‌دارند. ما صد اتوبوس حرکت می‌کنیم. در این صد کیلومتر، دویست کیلومتر، یا نیاز به این کمک‌های اولیه هست یا نیاز نیست. اگر به اینها نیاز نبود، آن راننده‌ای که اینها را برداشته چقدر ضرر کرده است؟ بگویی… هیچی! سی، چهل مسافر دارد. به اندازه وزن یک مسافر هم یک چرخ و زاپاس برداشته است. اگر نیاز نبود، کسی که اینها را برداشته ضرری نکرده است. اما به هریک از اینها اگر نیاز داشت، راننده‌ای که اینها را برداشته است در بیابان چه خاکی بر سرش خواهد کرد. عقل می‌گوید: باید دین داشته باشیم.
شهرداری چند ماشین آتش نشانی دارد. اگر جایی آتش نگرفت ضرری نکرده است. ما میلیون‌ها ماشین داریم این بیست تا هم روی آن. اما اگر جایی آتش گرفت و شهرداری ماشین آتش نشانی نداشته باشد، چه خاکی بر سرش کند؟ همیشه عقل می‌گوید باید دین داشته باشیم.

2- آراستگی و آرایش در نماز

نماز به خواسته‌‌های طبیعی انسان است. انسان زیبایی را دوست دارد. اسلام جلوی فطرت را نگرفته است. گفته: خانم می‌خواهی خودت را نشان بدهی، به شوهرت نشان بده. بالاخره زن دلش می‌خواهد، تجمل و زیبایی جزء ذات زن است. در روح زن نهاده شده است. منتهی وقت نماز، آرایش کن. مثل عروس خودت را درست کن بعد بگو: الله اکبر! زن وقتی سر نماز می‌رود خودش را آرایش کند. مرد بهترین لباس و عطر و گلاب بزند. اظهار تجملت با خدا باشد. با همسرت باشد.
نماز مانع پوچی است. خیلی از افراد می‌گویند: که چه آمدیم؟ که چه رفتیم؟ باید چه بکنیم؟ این نماز می‌گوید: این هستی سر دارد. ته دارد، هدف دارد. منظور دارد. نماز ما را ذاکر می‌کند. الحمدلله! نماز ما را با هستی گره می‌زند. الحمدلله ربی نیست. ربکم نیست. «الحمدلله رب العالمین»! یعنی کل هستی را تربیت می‌کند. تو را یاد هستی می‌اندازد. تو را جزیی از هستی می‌داند. می‌گوید: «اهدنا» پوچ نیستی. خط داری. الگو داری، «انعمت علیهم‌» ها الگویت هستند. الگوی منفی هم داریم. مغضوبین و ضالین، مثل آنها نباش. مثل مغضوبین و ضالین نباش. مثل «انعمت‌» ها باش. راه تو راه مستقیم باشد. یعنی انسان غافل را به انسان ذاکر و هدایت خواه الگو دار، تبدیل می‌کند.

3- یاد خدا، عامل یاری الهی

قرآن می‌گوید: اگر شما نماز بخوانید من با شما هستم. (إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاة) (مائده /12) خدا می‌گوید: اگر نماز بخوانی من با تو هستم. انسان وقتی دستش در دست پدرش است زور پیدا می‌کند. یک بچه وقتی دستش در دست پدرش نیست، تا یک آدم هرزه نگاهش می‌کند، دلش فرو می‌ریزد و می‌ترسد. اما اگر دستش در دست پدرش بود، مادرش بود، هر هرزه‌ای هم نگاهش کند، می‌گوید… یعنی وقتی دستش در دست پدرش است، زور پیدا می‌کند. آدم دستش در دست خدا باشد زور پیدا می‌کند. به انسان عزت می‌دهد.
اصلاً آدم مگر با هرکسی حرف می‌زند؟ اگر به یکی بگویند: آقا می‌خواهی محافظ باشی، مثلاً پلیس هستی. به یک نفر، پلیس، پاسدار، بسیجی، نیروی انتظامی، بگویند: آقا می‌خواهی پمپ بنزین را حفاظت کن. نمی‌خواهی این امام جمعه یا این وکیل و وزیر را حفاظت کن. نمی‌خواهی برویم دفتر امام، امام را حفاظت کن. مقام معظم رهبری را حفاظت کن. در بین پمپ بنزین، یک مسؤول عادی تا مقام معظم رهبری، این عزتش در کدام است؟ مگر من پاسدار پمپ بنزین هستم، یا پاسدار قرائتی هستم. یا پاسدار آقا هستم؟ کدام افتخار است؟ می‌گوید: «كَفَى‌ بِي‌ فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّا» (خصال/ج2/ص420) من بنده تو باشم افتخار است. تو دو ساعت با غیر خدا حرف زدی، پنج دقیقه هم با خدا حرف بزن. گفتگو با خدا، می‌گوید: خودم گوشی را برمی‌دارم. شما اگر بدانید که مثلاً اگر زنگ به فلان شخصیت بزنید، خودش گوشی را برمی‌دارد، پس بیا امتحان کنیم. الو! خودش برداشت. خدا هم می‌گوید: خودم گوشی را برمی‌دارم. (فَاذْكُرُوني‌ أَذْكُرْكُم‌) (بقره /152) یاد من باش، خودم یادت هستم. حالا ما یاد خدا باشیم چیزی گیر خدا نمی‌آید. خدا یاد ما باشد، خیلی چیز گیر ما می‌آید. ما رو به خورشید خانه بسازیم چیزی گیر خورشید نمی‌آید. چیزی گیر ما می‌آید.

4- نماز، عامل دوری شیطان

آدمی که نماز نمی‌خواند… شیطان قسم خورد گفت: به عزتت از چهار طرف می‌آیم و مردم را گمراه می‌کنم. از جلو، از عقب، از راست و چپ. «من بَيْنَ أَيْديهِمْ» از جلو، (وَ من خَلْفَهُم‌) (اعراف /17) پشت سر، «أَيْمانِهِم‌» راست، (شَمائِلِهِم‌) (اعراف /17) چپ! شیطان گفت: به عزتت از چهار طرف می‌آیم و مردم را گمراه می‌کنم. و مردم هم در دام من قرار می‌گیرند. چرا؟ برای اینکه (وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين‌) (اعراف /17) خدایا تو اکثر مردم را شاکر نمی‌بینی. چون مردم شاکر نیستند، راحت من اینها را شکار می‌کنم. نماز ما را شاکر می‌کند. «الحمدلله»، «سبحان الله»، «الله اکبر» توجه به خدا ما را ذاکر و شاکر می‌کند. وقتی یاد خدا بودیم، دیرتر در دام قرار می‌گیریم.
نماز تجارت بی‌ضرر است. هر تجارتی ممکن است زمین، مزرعه، باغ، سکه، برج، ساختمان، هر چیزی ممکن است سودی داشته باشد و یک زمانی هم ضرر داشته باشد. قرآن می‌گوید: (تِجارَةً لَنْ تَبُور) (فاطر /29) می‌گوید بور شد، یعنی دستم خالی شد. زمین بایر یعنی زمین تو خالی. «لن تبور» یعنی می‌خواهی هیچوقت دماغت در تجارت نسوزد؟ چند کار بکن یکی نماز است.
چطور بچه‌ها را نمازخوان کنیم؟1- توجه به ضعف است. بچه دستش را در دست پدرش نمی‌دهد. می‌گوییم: آقاجون! دستت در دست من نباشد، می‌افتی. دستت در دست من نباشد ممکن است تو را بدزدند. دستت در دست من نباشد، ممکن است جیبت را بزنند. هی به او بگو خطر جدایی از من… توجه به ضعف انسان.
توجه به نعمت‌ها؛ بهترین راه برای دعوت به نماز این است که نعمت‌های خدا را بشماریم. یا ضعف انسان را به انسان بگوییم.
نماز وسیله عاقبت بخیری است. کسانی که نماز نمی‌خوانند، یک حدیث تلخی برایشان بخوانم. با خدا حرف نمی‌زنند و با هر کسی حرف می‌زنند. سه ساعت می‌نشیند و یک بازی را می‌بیند. پنج دقیقه حال نمازخواندن را ندارد. این حدیث برای من هم تازگی دارد. تازه این حدیث را یاد گرفتم. حدیث این است: «وَ مَلَكُ‌ الْمَوْتِ‌ يَدْفَعُ‌ الشَّيْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ يُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِي تِلْكَ الْحَالَةِ الْعَظِيمَة» (من لایحضره الفقیه/ج1/ص137) لحظه جان دادن شیطان می‌آيد انسان را وسوسه کند. کسی که محافظ نسبت به نمازش است، ملک الموت می‌آید، عزرائیل «یدفع الشیطان» شیطان را دور می‌کند. و تلقین می‌کند و می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله بگو. یعنی اگر کسی اهل نماز نباشد، روی نمازش حفاظت نکند، ممکن است بی‌دین از دنیا برود. حدیث خیلی مهم است. آدرس حدیث هم من لا یحضر است.
در لباس تربیت می‌شوند. چون باید لباسش تمیز باشد. اگر کسی لباسش چرک بود و نماز خواند در لباسش اثر دارد. بدنش ناپاک بود نمازش باطل است. شانه، عطر، رنگ لباس سفید، نظافت، بهداشت، تغذیه سالم و حلال، حدیث داریم اگر غمی به شما وارد شد، دو رکعت وضو بگیرید و نماز بخوانید و دعا کنید، قرآن می‌گوید: (وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة) (بقره /45) حدیث داریم هم پیغمبر و هم امیرالمؤمنین وقتی گیر می‌کردند به نماز پناه می بردند. بعضی نزد روانشناس می‌روند که آقا چه کنیم استرس… قرآن می‌گوید: بابا «علی» یعنی حواست کجاست؟ «علی» یعنی آگاه باش. پهلوی کف بین و رمال می‌رود. می‌گوید: خواب دیدم. یک مشت رند هم پیدا می‌شوند، یک چیزهایی را القاء می‌کنند. بخصوص در زن‌ها بیشتر است. یک خانم پیدا می‌شود، گاهی هم دکان پیدا می‌کنند، یعنی با لباس سبز نماز می‌خوانند. نماز خواندن با چادر سبز اگر بر خلاف همه نمازها باشد، این نماز لباس شهرت است. همه مراجع می‌گویند: لباس شهرت حرام است.

5- خطر شهرت طلبی با ظاهر مذهبی

یک بنده خدایی بود خیلی ریشش بلند بود. 25 ساله بود. من نگاه کردم دیدم ریش‌هایش تا نافش آمده است. گفتم: بیا. می‌دانی ریش‌هایت حرام است؟ گفت: چه کسی گفته؟ گفتم: مراجع! مراجع می‌گویند: لباس شهرت حرام است. لباس شهرت یعنی چه؟ یعنی این پنبه گناهی کرده است؟ اینکه گناهی نکرده است. اگر یک کاری کنی که در جامعه بر خلاف مسیر عمومی باشد، این دلیل بر این است که یک کمبودی داری و می‌خواهی خودت را مطرح کنی. اگر عطسه کردی، همه یکطور عطسه می‌کنند، این یک جور دیگر عطسه می‌کند. زنگ موبایلش را صدای گاو می‌گذارد. خانه را یک نقشه‌ای می‌ریزد… اصلاً دست به یک کاری می‌زند که با کارهای عادی فرق می‌کند. این شهرت طلبی است. حالا چه در لباس باشد، چه در ریش باشد، وقتی می‌گوید: لباس شهرت حرام است، نمی‌خواهد بگوید پشم گیر دارد. گیر در پشم نیست. در مسجد همه آمین می‌گویند، این می‌گوید: آمین! که بود؟ مریض هستی؟ مثل باقی افراد آمین بگو. گریه کردن و سرفه کردن و عطسه کردن و زنگ موبایل، هر کاری کنی که بر خلاف مسیر امت باشد، شهرت طلبی درونش باشد، گیر دارد. نماز آدم را تنظیم می‌کند. حق نداری قبل از آقا بلند شوی. حق نداری قبل از آقا خم شوی. حق نداری هم یک چیز دیگر می‌خوانند و تو یک چیز دیگر بخوانی. اگر همه دعا کنند و یک نفر یک دعای دیگر را بلند بخواند، مثل باقی‌ها.
امام کاظم(ع) می‌فرماید: کسانی که دست به یک کاری می‌زنند، مثلاً سوار موتور است، این چرخ جلویش را بلند می‌کند. تک چرخ می‌زند یا دست به کاری می‌زند که بر خلاف مسیر عمومی است، امام می‌فرماید: این کمبودی دارد. می‌خواهد خودش را مطرح کند راه ندارد دست به این کارها می‌زند. آدمی که سنگین است که نیاز به این ندارد که خودش را با کارهای استثنایی مطرح کند. رنگ خاص، صورت خاص، خانه خاص، ماشین خاص،
نماز یک تلقین به خود است. تا وسوسه‌ها در ما اثر نکند. این تلقین خیلی اثر دارد. یکبار در خانه نشسته بودم. خانواده‌ام نبودند و اتاق پاسدارها بودیم. گفتم: امشب خانواده ما نیست. یک جنونی داریم، جنون لحظه‌ای است. جنون ادواری، نکند تو امشب پاسدار ما هستی دیوانه شوی و بلند شوی مرا ترور کنی. بعد هم دادگاه تو را بگیرند و بگویی: آقا من در یک لحظه جنون گرفتم. جنون لحظه‌ای! گفت: نه این حرف‌ها چیست؟ شام خوردیم و خوابیدیم. یک مرتبه دیدم این پاسدار مرا صدا می‌زند. گفت: حاج آقا! بلند شوید. گفتم: کاری دارید؟ گفت: در یک اتاق دیگر برو و در را قفل کن. مثل اینکه آن جنون ادواری دارد می‌آید. (خنده حضار) من دیدم تلقین من در این اثر کرد. نماز تلقین کلمات حق به خود انسان است و تبلیغ برای دیگران است.
این حضور قلب تمرکز است. هرکس در هرکاری اگر حواسش جمع باشد، موفق است. مکانیک، نجار، راننده، خلبان، پزشک، اگر تمرکز فکر داشته باشد، تمرکز فکر رمز موفقیت در همه کارها است. حتی حضرت آمد نماز بخواند، فرمود: فاطمه جان این پرده را بردار. گل این پرده حواس مرا پرت می‌کند. حضور قلب تمرکز فکر است. نماز تلقین است. نماز تمرکز فکر است. اصلاً قیام یعنی چه؟ یعنی آماده باش. اینکه اسم امام زمان(ع) را می‌بریم و بلند می‌شویم، یعنی امام زمان ما آماده هستیم. نگفته: بنشین و بگو: الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد، الله الصمد! می‌گوید: قیام کن. این قیام نماد آمادگی است.

6- نقش نماز در کاهش گناهان و زشتی ها

نماز باعث می‌شود که لغزش‌ها از بین برود. قرآن راجع به نماز می‌گوید: (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‌) (هود /114) اصلاً اینکه می‌گویند: نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد، من یک مثل دارم. می‌گویم: اگر شما یک لباس سفید بپوشی، خودت روی زمین سیاه نمی‌نشینی. من اگر عمامه بگذارم، در خیابان نمی‌دوم. آدمی که لباس سفید پوشید، بچه مسجد شد، خودش کار خراب نمی‌کند. البته نگفته: «ان الصلاة تمنع» یا «مانعة» نگفته: نماز مانع شر است. نه ممکن است آدم نماز بخواند، بچه شری هم باشد، کار خلاف هم بکند. بین (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر) (عنکبوت /45) و «ان الصلاة تمنع عن الفحشاء و المنکر» تمنع یعنی نمی‌گذارد. تنهی یعنی هی می‌زند. مثل پلیس! پلیس لب چهار راه مانع عبور نیست. ممکن است پلیس بایستد. چراغ هم قرمز است. اما گازش می‌دهیم و می‌رویم. نه اعتنا به چراغ قرمز می‌کنی، نه اعتنا به پلیس. منتهی وجود خود پلیس هی می‌زند. قبضی که جریمه می‌کند، هی می‌زند. چراغ قرمز هی می‌زند اما هیچکدام مانع نیست. نگفته کسی نماز بخواند دیگر نمی‌تواند فحش بدهد. ممکن است نماز بخواند و فحش هم بدهد. منتهی آدمی که گفت: «مالک یوم الدین، ایاک نعبد» آدمی است که حرف زشت نمی‌زند. یعنی آن کمال باعث می‌شود… لباس سفید می‌پوشید روی زمین سیاه نمی‌نشینید. ولی آدمی می‌تواند هم لباس سفید بپوشد، هم روی زمین کثیف بنشیند.
خیلی اشکال می‌کنند و می‌گویند: شما که قرآنتان گفته: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» پس چرا فلان خانم یا آقایی که نماز می‌خواند، فلان گناه هم مرتکب شد؟ نمی‌گوید: کسی نماز بخواند دیگر مرتکب گناه نمی‌شود. می‌گوید: نماز به او هی می‌زند. یا از اول می‌گوید: نکن یا اگر خلاف کرد… تو خلاف کردی! بعد مسجد می‌رود و نماز می‌خواند و می‌گوید: خدایا من معذرت می‌خواهم، خلاف کردم، مرا ببخش. یعنی همان نماز هی می‌زند. یا نکن یا اگر کردی عذرخواهی کن.
نماز کلید همه‌ی مسائل تربیتی است. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: افرادی حریص و بی‌صبر هستند. نماز را برای مقاوم سازی می‌خوانند. (إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا) (معارج /20) شر که به او رسید جیغ می‌زند. (وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعا) (معارج /21) خیر به دیگران نمی‌دهد. بعد می‌گوید: (إِلاَّ الْمُصَلِّين‌) (معارج /22) مگر اینکه نماز خوان باشد. یعنی آدم در مقابل تلخی‌ها جیغ می‌زند. در مقابل نعمت‌ها بخل می‌کند. نعمت‌هایش را بخل می‌کند و به کسی نمی‌دهد و سختی‌هایش را جیغ می‌زند. می‌گوید: اگر آدم نمازخوان باشد، مقاوم است. یعنی موج تکانش نمی‌دهد. شما یک نماز عید را نگاه کنید، تمام خطوط سیاسی صف اول می‌آیند کنار هم می‌ایستند. با اینکه بعضی از اینها خیلی با همدیگر زاویه فکری و سیاسی دارند. اما نماز عامل وحدت است. تیترهای سیاسی ما چیست؟ بهترین عامل وحدت، نماز است.
حضور در صحنه مسائل سیاسی است. «قد قامت الصلاة» همه حاضر هستند. انتخاب بهترین‌ها مسأله‌ی سیاسی است. پیش‌نماز! قبولش نداری مسجدی برو که پیش‌نمازش را قبول داری. آزادی مسأله‌ی سیاسی است. در نماز شما آزاد هستید. شما می‌توانید رکعت اول را اقتدا کنید و رکعت دوم را قصد فرادی کنید. مجبور نیستی اگر اول الله اکبر گفتی تا آخر رکعت را بروی. از وسط نماز آزاد هستی. آزادی در نماز هست، انتخابات در نماز هست. آقا را قبول نداری، مسجدی برو که آقا را قبول داشته باشی. حضور در صحنه در نماز هست. وحدت در نماز هست.
نماز تکبر و غرور را از بین می‌برد. بلندترین نقطه بدن پیشانی است. خیلی مساحت هم گرفته است. مساحت چشم کوچک است. بلند ترین نقطه را گرفته، و هیچ خاصیتی هم پیشانی ندارد. هر عضوی یک خاصیتی دارد، جز پیشانی. خدا آن قله را برای سجده گذاشته است. همه کارهای ما هم سه چهار بار بیشتر نیست. مثلاً رکوع هفده بار است. حمد در ده رکعت است. «قل هو الله» ده رکعت است. ولی سجده سی و چهار بار است. بلندترین نقطه بدن 34 بار باید به خاک مالیده شود. اگر بفهمیم سجده یعنی چه دیگر غرور نداریم. ما نوک به زمین می‌زنیم و سری به خاک می‌زنیم و برمی‌داریم، توجه نداریم.
یک خارجی یک مسجدی آمده بود، گفت: اینها چه مشکلی دارند؟ گفت: دعا می‌کنند. گفت: چه دعایی می‌کنند؟ گفت: دعای ندبه! گفت: ندبه یعنی چه؟ گفت: ندبه یعنی گریه. رفت جلو نگاه کرد، گفت: اینها که گریه نمی‌کنند. گفت: خوب اینها گریه نمی‌کنند، نمی‌فهمند. گفت: نمی‌فهمند چرا می‌خوانند؟ این می‌گفت: ماندم چه جوابی بدهم؟ ما نمی‌فهمیم نماز می‌خوانیم. بلندترین نقطه هر انسانی 34 بار، یک فرشی که پر از خاک است، 34 بار دسته بیل پشت آن بزنی، خاک‌هایش تکانده می‌شود. می‌شود انسان 34 بار بلندترین نقطه بدنش را خاک‌مالی کند و باز هم مغرور باشد. ما متوجه نیستیم. نماز غرور و تکبر را برطرف می‌کند. نماز انسان را وقت‌شناس می‌کند. می‌گفت: قبل از اینکه پیغمبر بیاید، دائم نگاهمان به پایین‌ها بود. شکم و شهوت و شراب و شب و شتر… پیغمبر که آمد گفت: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْس‌) (اسراء /78) یک مرتبه چشم را برد که خورشید وسط روز رسیده بود. نماز ظهر… سرمان را بالا بردیم. آنجا که ستاره است رو به قبله است. ماه را دیدی، فردا عید فطر است. نماز اول ماه و آخر ماه! می‌گفت: قبل از اسلام نگاه ما به شهوت و شتر و شراب بود، بعد از پیغمبر نگاه ما به جای دیگر رفت. وقت‌شناس کرد.
نماز دسته‌جمعی انسان را گوشه‌گیر نمی‌کند. یک آدمی که منزوی است، ما در تهران یکی از مسؤولین می‌گفت: چهارده هزار پیرزن و پیرمرد داریم که مشکل دارند. تنها هستند و کسی نیست به آنها حرف بزند. اگر یکی باشد حتی غرغر کنند به هم تخلیه می‌شوند. چهارده هزار نفر پیرزن و پیرمرد داریم که چون مخاطب ندارند، بیماری‌شان همان بی‌کسی‌شان است. نماز، آدم‌ها در مسجد بروند، روزی چند بار مردم را می‌بیند. منزوی دیگر نیست، گوشه‌گیر نیست. کار دسته جمعی…

7- قبله، یادآور زحمات اولیای خدا

اصلاً قبله یعنی چه؟ مگر خدا این طرف است؟ می‌دانید قبله کجاست؟ قرارگاه حضرت آدم است. حضرت آدم در کعبه بود. بعد هجرت‌گاه حضرت ابراهیم است. قربانگاه حضرت اسماعیل است. زادگاه حضرت علی است. شکنجه‌گاه بلال است. شما روی این می‌ایستید. خدا علی را در کعبه گذاشت. چرا؟ همه مسلمان‌ها رو به کعبه نماز می‌خوانند، علی در کعبه متولد شد. که هرکس توجه به کعبه می‌کند یاد حکومت علی و ولایت علی هم بیافتد. مسأله‌ی سیاسی در نماز است. می‌گوید: اگر نماز بخوانی، رهبر تو رهبر الهی نباشد، نمازت ارزش ندارد. نماز بی‌ولایت، ولایت اهل‌بیت مسأله سیاسی است. رهبری معصوم!
چه مسأله‌ای هست که در نماز نیست. آخر هم محل ظهور حضرت مهدی است. عجب! یک قبله چه شد؟ سکونت آدم، هجرتگاه ابراهیم، قربانگاه اسماعیل، زادگاه علی، شکنجه‌گاه بلال، فریادگاه حضرت مهدی! ندا را از آنجا می‌دهد. یک قبله را ما ساده رو به قبله می‌ایستیم. قبله این طرف است؟ الله اکبر! به کسی گفتند: قبله چطور است؟ گفت: مثل خودتان کمی انحراف دارد. (خنده حضار) حالا یا انحراف به راست، یا انحراف به چپ! ما رو به قبله می‌ایستیم ولی نمی‌دانیم… تولد امیرالمؤمنین(ع) در کعبه یعنی چه؟ یعنی ای کسانی که رو به کعبه نماز می‌خوانید. توجه کنید علی اینجا متولد شد. توجه مردم به کعبه و تولد حضرت علی در کعبه، یعنی توجه به حکومت امیرالمؤمنین! یعنی خط غدیر. اینها خیلی پیام دارد.
عدالت، پیشنماز باید عادل باشد. مساوات، نمازگزار همه در یک صف هستند. اینطور نیست که صف اول برای که. صف دوم برای که، صف سوم برای که. امام جماعت رابطه‌اش با همه مردم یکسان است. اینطور نیست که رابطه امام جماعت با این آقا بیشتر و با آن آقا کمتر باشد. رابطه همه مردم با امام یکسان است.
حضور و غیاب طبیعی، مردم که در مسجد جمع می‌شوند اتوماتیک همدیگر را می‌بینند. حسن آقا نیست؟ فلانی کجاست؟ پیغمبر بلند می‌شد صف نماز را نگاه می‌کرد. می فرمود: فلانی نیست. مسافرت است؟ خدایا سفرش را بی‌خطر کن. فلانی کجاست؟ مریض است، عیادتش برویم. یعنی یک حضور و غیاب اتوماتیک به طور طبیعی است.
نماز انعطاف پذیر است. قانون خشک نیست. گاهی نماز را تندتر می‌خوانیم. گاهی نماز را کند می‌خوانیم. هردو هم در مسائل تربیتی است. یکبار پیغمبر نماز را طولانی کرد. گفتند: یا رسول الله طول دادی؟ فرمود: بچه‌ها روی کمرم بازی می‌کردند. می‌خواستم بازی بچه‌ها به هم نخورد. طول دادم تا پایین بیایند بعد… یکبار گفتند: یا رسول الله تند خواندی. فرمود: یک بچه جیغ زد، من فهمیدم مادرش سر نماز است، زود خواندم که مادر برود و بچه را بغل کند. یعنی نماز انعظاف پذیر است. می‌شود سوره‌ها را کم و زیاد کرد. غیر از سوره حمد که ثابت است، انعطاف پذیر است. این خیلی مسأله مهمی است.
نماز انسان را قانونمند می‌کند. این کلمه نه بیشتر، سه رکعت نه بیشتر، این طرف قبله، یعنی قانونی است. از هرج و مرج بیرون می‌آورد. نماز انسان را قانونمند می‌کند. توجه به قانون سیاسی است. توجه به رهبر معصوم سیاسی است. توجه به وحدت سیاسی است. آزادی سیاسی است. رکعت دوم قصد فرادی کن. انتخابات سیاسی است. که این آقا را قبول نداری، مسجد دیگر برو. رگه‌ها و خط‌های سیاسی در نماز است. رگه‌های حقوق هم جلسه قبل گفتم. 46 رگ حقوقی در نماز من پیدا کردم. من فقیه و فیلسوف نیستم. منتهی گاهی تصمیم می‌گیرم یک چیزی را دنبال کنم، می‌روم و به نتیجه هم می‌رسم. این مسأله مهمی است.
یک مرتبه به ما القاء شد که شما غیر از مستراح خانه اسلام چه گفته؟ فقط اسلام گفته: مستراح رو به قبله نباشد. پشت به قبله نباشد. اسلام که برای مستراح قانون دارد، می‌شود برای اتاق پذیرایی نداشته باشد؟ برای حیات و باغچه و پشت بام و رنگ و مسائل ساختمانی و نقشه و مهندسی و جهت ساختمان و کف حیات و باغ نباشد؟ می‌شود برای بیرون خانه و کوچه و خیابان و نورگیر و بادگیر نداشته باشد؟ فقط اسلام برای مستراح قانون دارد؟ ما دو، سه ماهی روی این خیز گرفتیم. الآن که خدمت شما اینجا هستم، چهارصد و چهل آیه و حدیث برای شهر و مسکن در اسلام پیدا کردم. دادیم به آقایانی که پروفسور و استاد تمام دانشگاه هستند. استاد تمام‌هایی که دکترای شهرسازی و معماری‌شان از غرب گرفتند. گفتم: ما اینها را در اسلام پیدا کردیم. یکی از آنها یک نامه‌ای به من نوشت، گفت: والله اینها را نشنیده بودیم. بعد معلوم شد ما هم یک خرده کوتاه آمدیم. نتوانستیم اسلام را برای مهندس‌ها بگوییم. برای دکترها بگوییم. چند هزار حدیث برای خوردنی‌ها داریم؟ پزشک‌های ما چقدر را بلد هستند؟ ما با اسلام آشنا نیستیم. اسلام را نشناختیم. امیرالمؤمنین می‌فرماید: دریایی است که دست کسی به قعر آن نمی‌رسد. ما اگر خواسته باشیم جامعه ما از هر جهت خوب شود باید به سراغ اسلام برگردیم. هرچه از اسلام فاصله گرفتیم، تو سری خوردیم، باید برگردیم. قرآن هم قول داده و گفته: کره زمین… تکرار می‌کنم خوب دقت کنید. سه بار این کلمه آمده است. کره زمین تحت پرچم اسلام قرار خواهد گرفت. این داعش و وهابی و طالبان و اینها گورشان را گم خواهند کرد. (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه‌) (توبه /33) سه بار خدا گفته: من اسلام را در کره زمین حاکم می‌کند. رهبرش هم امام زمان را حاکم کرده است. قانونش هم در دست من است. همین قرآنی که یک نقطه کم و زیاد ندارد. قانونش هست، رهبرش هست، آمادگی‌اش نیست. آمادگی‌اش هم وقتی است که ما سرمان به سنگ بخورد، آن موقع سراغ اسلام برمی‌‌گردیم. مثل اینهایی که جاوید شاه می‌گفتند، شاه جنایتی که کرد یکی پس از دیگری گرفتن و کشتن و شکنجه، یک ذره یک ذره مردم پی بردند، گفتند: مرگ بر شاه! شاه رفت. همینطور که جاویدشاه گو‌ها، وقتی جنایت شاه را فهمیدند و مرگ بر شاه گفتند و انقلاب شد، همه اینهایی که به سمت غیر خدا می‌روند، سرشان به سنگ بخورد، برمی‌گردند و سراغ اسلام خواهند آمد. قرآن برای ما ترسیم کرده که آینده ما پیروزی اسلام بر همه مکاتب بشری است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه‌».
خدایا یاد ما بده چه کنیم و توفیق بده عمل کنیم. یاد ما بده چه نکنیم و تقوا بده دوری کنیم. ما را در عمل به وظیفه سردر گم قرار نده. قلب امام زمان را از ما راضی و ما را از یاران حضرت مهدی قرار بده.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- امام رضا علیه السلام برای وضو، چه آثاری بر شمرد؟
1) نظافت و نشاط
2) قرب به خدا
3) نظافت، نشاط، قرب به خدا
2- سفارش ویژه اسلام به زنان، در هنگام نماز چیست؟
1) عطر و بوی خوش
2) مسواک و دندان ها
3) استفاده از زینت ها
3- آیه 29 سوره فاطر، چه کاری را تجارت بی ضرر، می شمرد؟
1) جهاد در راه خدا
2) نماز و عبادت خالصانه
3) انفاق به محرومان
4- بر اساس روایات، مراد از نیکی هایی که عامل آمرزش گناهان می شود، کدام است؟
1) صدقه روزانه
2) نمازهای روزانه
3) تلاوت قرآن روزانه
5- آیه 45 سوره عنکبوت، به کدام ویژگی نماز اشاره دارد؟
1) فرمان پذیری از خدا
2) دوری از زشتی ها
3) جلب رحمت خدا

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 817
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست