responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 860
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

 اگر خداوند توفیق بدهد می‌خواهیم انشاءالله ماه رمضان هشتاد و چهار را سوره‌های كوچكی از قرآن را تفسیر كنیم. آن سوره‌ای كه خیلی توی بورس است و در همه نمازها ما می‌خوانیم سوره توحید است چون ماه رمضان ماه قرآن هم هست و بینندگان عزیز در آستانه و اوائل ماه رمضان بحث را می‌بینند، با هم سوره را بخوانیم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ».
(;قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) (الإخلاص/1) بگو او خدای احد است او خدای یكتا است. (;اللَّهُ الصَّمَدُ) (الإخلاص/2) خدایی است بی نیاز كه همه به او نیاز دارند و او به هیچكس نیازی ندارد. (;لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ) (الإخلاص/3) فرزند ندارد و خودش هم فرزند كسی نیست (;وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ) (الإخلاص/4) همتا و شریك و مثل و مانند هم ندارد این ترجمه ظاهری است. اما درباره این سوره روایتی داریم كه این سوره یك سوم قرآن، و بلكه یك سوم تورات و انجیل و زبور است، كسی سه بار این سوره را بخواند انگار یك ختم قرآن كرده است یك بشارتی است برای اینهایی كه سواد ندارند یا سواد دارند اما قرآن خواندن آنها ضعیف است و از طرفی هم می‌بینند كه ماه رمضان ماه قرآن است تند تند قرآن بخوانند توی ماشین توی خواب، بخوانند.

1- سفارش به سوره توحید در نماز و پس از نماز

حتی سوره توحید غیر از امتیازاتی كه بر سوره‌های دیگر دارد خودش تعقیب نماز هم هست یعنی همینطور كه می‌گویند بعد از نماز تعقیب بخوانید سی و چهار مرتبه الله اكبر سی و سه مرتبه الحمدالله و سی و سه مرتبه سبحان الله، كه داریم هر كس این ذكرها را بگوید این انگار هزار ركعت نماز خوانده است. همینطور كه این تعقیب است تسبیحات حضرت زهرا(علیها السلام) هم یك تعقیب است.
برای نجات از شرور سفارش شده است، یك شری پیش می‌آید آدم می‌خواهد از آن دور باشد دعا و وِردی هم بلد نیست همان سوره توحید را بخواند بجای اینكه ما برویم پیش بعضی از افراد كه دعاهائی بنویسند كه ما نمی‌دانیم این دعاها سند دارد یا ندارد، سوره توحید بخوانیم. این یك نكته‌ای بود كه باید خدمتتان بگویم.
روایتی داریم یهود روایتی داریم مسیحی‌ها روایتی داریم بت پرستها و شاید هم هر سه باشند آمدند گفتند یا محمد آن خدایی كه تو می‌گویی كی است خدا را برای ما معرفی كن شناسنامه خدا آنوقت آیه نازل شد «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» این سوره را می‌گویند كه شناسنامه است همینطور كه می‌گویند هر كس یك قل هو الله بخواند انگار یك سوم قرآن را خوانده است یك روایتی داریم كه به حضرت امیر(علیه السلام) گفته شد یا امیر، تو هم مثل قل هو الله هستی هر كس تو را با زبان دوست داشته باشد یك سوم ایمان را دارد هر كس هم با زبان تو را دوست داشته باشد و هم قلباً دوست داشته باشد دو سوم هر كس هم زبان هم قلب و هم اطاعت یك مومن كامل است.
اگر كسی در نماز قل الله بخواند این رمز قبولی نمازش است اینهایی كه می‌گویم نه شعر است و نه شعار همه‌اش در متون اسلامی هست آن خدای یكتاست ما روی یكتایی خدا چند جمله‌ای صحبت كنیم.

2- یکتایی خداوند در آفریدن، علم و قدرت

او خدای یكتاست، در چی یكتاست؟ در آفریدن یكتاست، ما از خاك می‌توانیم خشت و آجر و سرامیك و سفال درست می‌كنیم خداوند از خاك هزاران رنگاورنگ و میوه درست می‌كند پس او در آفریدن یكتاست ما در روشنایی می‌توانیم یك چیزی درست كنیم یك قالی باف قالی تولید می‌كند تمام تولیدیها و كارگرهای ما توی روشنایی هستند اما قرآن می‌فرماید من انسان را (;فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ) (الزمر/6) توی شكم مادر توی آن تاریكی‌ها درست می‌كنم هر تولید كننده‌ای توی نور تولید می‌كند تولیدات خداوند در شب هم هست دانه را زیر خاك تبدیل به درخت هم می‌كند توی دل خاك، در آفریدن یكتاست.
از نظر تنوع، از نظر زیبایی، از نظر استحكام، از نظر هماهنگی، از نظر تناسب، از نظر تأمین، از نظر لطافت، از نظر جامعیت، الله اكبر! خدا می‌آفریند یك كسی ممكن است بگوید من هم آفریدگار این قالی هستم من آفریدگار این ساختمان هستم تولید خدا تنوع دارد شما از خاك چند رقم چیز درست می‌كنید؟ یك گوشت را بدهند به بهترین آشپز چند رقم چیز می‌تواند درست كند؟ اما یك تك سلول و اسپرم را خدا چند رقم آدم درست كرده است؟ چند میلیارد آدم كه هیچكدام به هم شباهت ندارند تنوع، زیبائی، چقدر زیبا، استحكام، ما ممكن است یك اتاقی را رنگ آمیزی كنیم خیلی خوشگل اما یك خورده آب به آن بریزی رنگ آن می‌رود اما خدا دم طاووس را رنگ كرده است همه اقیانوسها را شیلنگ كنی و بریزی به دم طاووس رنگ آن پاك نمی‌شود این استحكام است، (هماهنگی، گاهی ممكن است آدم یك چیزی درست كند اما از بعضی از قسمت‌های آن غفلت كند اما خداوند هماهنگی درست كرده است یعنی خداوند سینه مادر را آفریده دهان بچه را هم جوری آفریده كه سینه مادر نوك آن دهان بچه برود و هماهنگی آن مقداری كه بچه شیر می‌خواهد شیر باشد یعنی زیاد نیاید كم نیاید در سینه مادر استخوان قرار نداده است كه دهان بچه زخمی بشود به بچه دندان نداده كه گاز بگیرد آب دهان به اندازه‌ای نیست كه هی چك چك بچكد، و اینقدر كم نیست كه دائماً هر دو كلمه‌ای كه می‌گوئیم آب قاطی آن كنیم این هماهنگی و تناسب هست به مقداری كه بچه ضعیف است مادر او را دوست دارد یعنی اگر بچه دو كیلو محبت می‌خواهد خدا همان دو كیلو محبت را به مادر داده است به مقداری كه ضعف بچه هست این هماهنگی هم هست.
تأمین، اگر بیست سال همه زنها پسر بزاند چی می‌شود؟ بیست سال یك ضرب همه دختر بزایند چی می‌شود؟ این پسر و دختر یك جوری است كه در آینده نیازهای همدیگر را تأمین كنند در آینده آن به آن نیاز دارد این به این نیاز دارد شاخه به ریشه نیاز دارد كه مواد غذایی را بگیرد و بدهد به ریشه، ریشه هم به ساقه احتیاج دارد كه نور را از خورشید بگیرد و بدهد به ریشه یعنی این نور او را تامین می‌كند او هم مواد غذایی اینرا تامین می‌كند شاخه و برگ نور را می‌فرستند پائین ما دو تا قالی درست می‌كنیم این قالی آن قالی را تامین نمی‌كند اگر دو تا سد درست كنیم این سدها همدیگر را تامین نمی‌كنند ولی دست ما جوری است كه اینجا یك خورده پوست ذخیره گذاشته كه اگر ما خواستیم كاری بكنیم دستمان هم بیاید این مقدار پوست اضافه برای این كافی باشد ولذا اینجا پوست اضافه نگذاشته، چرا؟ برای اینكه احدی در تاریخ عمرش نیاز نداشته كه انگشت هایش از اینطرف، چون از اینطرف نیاز نداریم نه خم می‌شود و نه اضافه و چون از اینطرف نیاز داریم هم خم می‌شود ولذا اینجا پوست زاپاس گذاشته یعنی برای اینكه هوای سالم توی ریه برود مو توی بینی گذاشته است كه موی بینی هوا را تصفیه كند و هوای ریه را تامین كند.)
لطافت و ظرافت، گاهی یك حیوان باندازه نوك سوزه دارد راه می‌رود آدم نگاه می‌كند این حیوان هم چشم دارد هم معده دارد هم پا دارد چقدر ظریف است و جامعیت، خدا یكتاست در تنوع و زیبایی، استحكام، هماهنگی، تناسب، تأمین، لطافت، جامعیت، و غیره.

3- پذیرش یک خدای قدیم یا هزاران ماده قدیم

در قدیم بودن، تمام موجودات پدیده هستند یعنی بوجود آمده‌اند تنها چیزی كه از قدیم بوده است خداوند است. راسل می‌گوید من عقیده‌ام این بود كه می‌گفتم همه چیز از خداست یكبار فكر كردم كه همه چیزی از خداست خدا از كجا پیدا شده است هر چه فكر كردم جواب آن پیدا نشد چون جواب آن پیدا نشد دست از خدا كشیم می‌گوئیم خیلی خوش آمدی می‌گوید من الان مادی شده‌ام می‌گویم همه چیز از ماده است ماده همان كه از قدیم می‌گفتند باد و خاك و آب و آتش امروز می‌گویند چند عنصر می‌گوئیم خوب این ماده از كجاست؟ راست می‌گوید این ماده از قدیم بود می‌گوئیم تو كه می‌گویی این ماده از قدیم بوده‌ای كاش می‌گفتی خدا از قدیم بوده. راسل دانشمند یك قدیم باشعور را نپذیرفت رفت میلیاردها قدیم بیشعور را پذیرفت فكر نكنید دانشمندان همه حرفهایشان درست است قلّه‌های بلندی كنار آن درّه‌هایی است و یك بزرگانی چنان سرنگون می‌شوند در بدیهیات كه. . . او یكتاست یعنی در قدیم بودن هم یكتاست.
در علم یكتاست، ما كه سواد نداریم قرآن به همه تحصیلكرده‌ها می‌گوید همه‌تان با هم یك مقدار كمی سواد دارید یعنی پرفسورها دانشمندان آیت الله‌ها همه با هم «وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا» الإسراء/85(تم) یعنی همه‌تان با هم سوادی ندارید حالا افرادی غرور دارند و بدمستی می‌كنند و من تعجب می‌كنم من رفته بودم یك جایی بحث تقلید بود گفتند حاج آقا چرا تقلید كنیم بنده الان فوق لیسانس هستم گفتم یك خورده خودت را بكش بالاتر گفت من دكتر هستم برو بالاتر بگو متخصص هستم برو بالاتر بگو من فوق تخصص هستم برو بالاتر بگو من پرفسور هستم از این بالاتر كه نیست شما چقدر درس خوانده‌ای؟ تا دیپلم كه همه دارند دیپلم مثل پیراهن تنبان است یعنی پُز ندارد من دیپلم دارم خوب داری كه داری ما از دیپلم به بالا داریم حرف می‌زنیم شما چهار سال دانشگاه بوده‌ای شش سال هم پزشكی خوانده‌ای سه سال هم تخصص خوانده‌ای دو سال هم فوق تخصص خوانده‌ای جمعاً می‌شود پانزده سال، بهتر از این كه نیست پرفسور پانزده سال بعد از دیپلم درس خوانده است با كم و زیاد آن تحقیقات آنرا هم باید در نظر گرفت خوب آقای پرفسور مراجع ما از پانزده سالگی درس می‌خوانند تا هشتاد سالگی می‌شود شصت و پنج سال این مرجع تقلید ما وقتی مریض می‌شود خدمت شما دكتر می‌رسد هر چه شما گفتی عمل می‌كند چطور می‌توانی بگویی آدمی كه شصت و پنج سال درس خوانده یعنی چند برابر شما درس خوانده هر چی شما گفتی می‌گوید چشم عمل جراحی، قلب، كلیه، پیوند، چطور مرجع تقلید ما بخاطر پانزده سال تحصیلات شما به شما احترام می‌گیرد هر چه شما گفتی به نسخه شما عمل می‌كند آنوقت شما یك نماز و تیمم می‌خواهی بكنی می‌گویی فلسفه تقلید چیست؟
(«وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا» ما سوادی نداریم، یك حدیثی بخوانم كه عجیب است این روایت‌ها را من بچه بودم. . . ، خدا رحمت كند آیت الله نجفی را از علمای كاشان بود تفسیر می‌گفت من هم پانزده سالم بود می‌رفتم پای منبرش آدم نوجوانی كه چیزی می‌گیرد توی ذهنش می‌ماند یك روایتی را به نظرم ایشان می‌گفت كه زمین پهلوی آسمان اول مثل حلقه است توی بیابان آسمان اول نسبت به آسمان دوم مثل یك حلقه است در بیابان آسمان پنجم نسبت به ششم، ششم نسبت به هفتم آسمان هفتم نسبت به عرش، عرش نسبت به كرسی، ما می‌گفتیم یك حلقه توی یك بیابان یعنی چه؟ خیلی برایمان مهم بود حالا شبها تلویزیون هر شبی یكی از این حدیث‌ها را روشن می‌كند می‌گویند یك كهكشانی پیدا شده، یك ستاره و كره‌ای پیدا شده، كه فاصله‌اش با ما مثلاً چند سال نوری است نور خورشید چند لحظه به زمین می‌رسد سال نوری یعنی آن چقدر با ما فاصله دارد؟ یعنی واقعاً این حدیث امام علی(علیه السلام) آدم قشنگ روشن می‌شود.)
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» خدا در علم یكتاست، علم به همه چیز دارد، آنوقت كسی كه علم بی نهایت دارد او برای ما قانون وضع كرده است گفته راه سعادت تو این است ما قانون خدا را كنار می‌گذاریم از قوانین شرق و غرب می‌پرسیم كه چه كنیم همه‌اش دروغ است آمریكا تا حالا بیست و پنج بار قانون اساسی‌اش عوض شده است بعضی از كشورهای غربی تا حالا صد و نوزده بار قانون اساسی‌اش عوض شده است صبح نیروی انتظامی می‌گوید خیابان یك طرفه، عصر می‌گوید نخیر دو طرفه، چقدر خراب می‌كنیم و می‌سازیم؟ چه ساختمانهایی كه ساختند بعد از لحظاتی خودشان. . . . این همه مهندس می‌نشینند، این همه كارشناس می‌نشینند یك طرحی می‌دهند دیر یا زود طرح آنها می‌رود روی هوا، خداوند در علم یكتاست.

4- علم و قدرت خدا ازلی است نه اکتسابی

در قدرت یكتاست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» علم و قدرت ما بعد پیدا می‌شود اما علم و قدرت خدا بعد پیدا نشده است مثلاً ما وقتی متولد شدیم نه قدرت داشتیم و نه علم توی قنداق كه بودیم بچه كوچولو كه بودیم یك مگس كه می‌آمد كه می‌آمد روی چشم و گوش ما می‌نشست اذیت می‌شدیم اینقدر دستمان زور نداشت كه مگس را از روی صورتمان بلند كنیم این مگس هی ور می‌رود و ما هی اذیت می‌شدیم تا مادرمان بیاید اینرا پرت كند ما قدرت نداشتیم مگس را از خودمان دور كنیم البته حالا آبشار می‌زنیم گوشت می‌كوبیم خیلی خوب این قدرت بعد پیدا شده اما قدرت خدا اینطور نیست كه خدا یك زمانی قدرت نداشت بعد كم كم قدرت پیدا كرد(ما بیسواد بودیم بچه وقتی توی قنداق خوابیده است دست می‌برد كه ستاره‌ها را بگیرد اصلاً فاصله سرش نمی‌شود بچه الاغ فاصله سرش می‌شود یعنی در تاریخ هیچ كرّه خری از پشت بام پرت نشده است ولی چقدر تا حالا بچه پرت شده است یعنی بچه انسان هیچی بلد نیست ولی بچه حیوانات یك چیزهایی را به طور طبیعی بلدند ما علم‌مان بعد پیدا می‌شود اما خداوند علمش از اول بوده است.
آقا اینكه می‌گویند صفات عین ذات است از اول بوده می‌شود یك مثال بزنید بله، یك مثل می‌زنم برای اینكه روشن بشود شما هم یك صفاتی دارید كه از اول بوده است مثلاً علم ما بعد پیدا شده یعنی بودیم و سواد نداشتیم بعداً سواد پیدا كردیم بعداً زور پیدا كردیم بعداً پول پیدا كردیم بعداً آبرو پیدا كردیم بعداً مشهور شدیم بله، یكسری چیزها را ما بعد پیدا كرده‌ایم ولی یك سری چیزهایی هم بوده كه از اول با ما بوده است مثل مخلوق بودن، یكی از صفات این است كه ما مخلوق هستیم مخلوق بودن یك آن از ما جدا نمی‌شود یعنی زمانی نبوده كه ما باشیم و مخلوق نباشیم پس همانطور كه مخلوق بودن صفتی است كه جزو ذات ما است از ما جدا نمی‌شود علم و قدرت هم صفتی است كه جزو ذات خداست از خدا جدا نمی‌شود در حیات، خدا حیّ است و ما هم حیّ، منتهی بقول دعای جوشن می‌گوید حیات خدا امیتازاتی دارد(یا حیاً قبل كل حیّ یا حیّاً بعد كل حیّ یا حی الذی لیس كمثله حیّ یا حی الذی لا یشاركه حی) حیات او با حیات ما فرق می‌كند به هر حال. . . .)

5- رمز آفرینش انسان، لطف وجود پروردگار

هدفها هم فرق می‌كند در آفریدن كه می‌گوئیم خداوند در آفریدن. . . آفریدنها. . . تولید و خلق، تولید و خلق یا برای جلب منفعت است یا برای دفع شر است ما چیزی را تولید می‌كند یا بوجود می‌آوریم یا می‌خواهیم كه سودی گیرمان بیاید یا می‌خواهیم بلایی از ما دور باشد اما آفریدن خدا نه برای جلب منفعت است و نه برای دفع شرّ، او یكتاست، بنده كه الان حرف می‌زنم حرفهایم را تولید می‌كنم یعنی حرفی نبود من هی دارم كه كلام تولید می‌كنم یك نویسنده دارد مقاله تولید می‌كند ما هم تولید می‌كنیم ما هم بوجود می‌آوریم الان بنده هیچ صدایی نیست ببینید. . . شد، این صدا را من ایجاد كردم ما هم چیزی را بوجود می‌آوریم منتهی ما چیزی را بوجود می‌آوریم یا برای منفعت هست یا برای دفع شرّ، او یكتاست، یعنی او از آفریدن نمی‌خواهد كه سودی ببرد.
من نكردم خلق تا سودی کنم                بلكه تا بر بندگان جودی كنم
(قل) یعنی بگو(الله) یعنی چه؟ امام علی(علیه السلام) می‌فرماید معنای الله این است كه(یؤله إلیه والله هو المستور عن درك الابصار المحجوب عن الاوهام و الخطرات)(الهَ) یعنی متحیر است، یعنی انسان نمی‌تواند حقیقت خدا را بفهمد چون ما محدود هستیم و محدود نمی‌تواند بی نهایت را بفهمد با لیوان نمی‌شود دریا را حساب كرد هر چیزی هم كه توی ذهنمان بیاید آن ساخته فكر ما است.

6- خدا هست، گرچه نمی‌دانیم چیست

 خوب اگر واقعاً ما نمی‌توانیم خدا را تصور كنیم چطور به او ایمان بیاوریم؟ آخر من بیاید ببینم خدا چی است بعد به او ایمان بیاورم شما كه می‌گویی خدا را نمی‌توانیم توی ذهنمان بیاوریم اگر نمی‌توانم توی ذهنم بیاورم پس چطور او را قبول كنم؟ مثل در خانه شما كه وقتی می‌زنند نمی‌دانی كی است اما یقین داری كه پشت در كسی است دود را كه می‌بینی حقیقت دود برایت روشن نیست دود كباب است دود تریاك است آتش گرفته، گاهی وقتها آدم یقین دارد كه این صاحبی دارد این دود از یك آتشی است این صدا از یك انسانی است ممكن است حقیقت آنرا نفهمد بالاخره شما كتابی را كه دكان كتابفروشی می‌بینی ممكن است به زبانی باشد كه شما بلد نباشی ولی می‌دانی كه این نویسنده‌ای دارد ولو نه می‌توانی بخوانی نه می‌توانی نویسنده را توی ذهنت بیاوری و نه میزان سوادش را و نه هدفش را، مگر آدم هر چیزی را كه می‌خواهد قبول كند باید همه چیز را بداند، شما پیچ رادیو را باز می‌كنی یك كسی حرف می‌زند از حرفهای رادیو استفاده می‌كنی نمی‌دانی آن چند كیلو است، نمی‌توانی كجا ضبط شده است، نمی‌توانی منابع حرفهایش از چه كتابی است، ما در یك چیزی كه قبول می‌كنیم هزار تا نمی‌دانم توی آن هست، كیه، چیه، چه كتابیه، چه هدفیه، ممكن است ندانیم اما بالاخره از آن استفاده می‌كنیم پس این. . . صدا كه می‌آید از یك دانشمندی است انسان از آفریده پی به خدا می‌برد گرچه نداند خدا را در ذهنش بیاورد میلیونها چیزی را ما یقین داریم و حال آنكه قدرت تصور آنرا توی ذهن نداریم لازم نیست هر چیزی را باور كنیم جزئیات آنرا هم توی ذهنمان بیاوریم باور كردم كه پشت در خانه آدم است ولی آن جزئیات را نمی‌دانم، دوست است یا دشمن، زن است یا مرد، هدفش چیه، بچه است یا بزرگ، هیچ كس صدای زنگ را كه شنید نمی‌گوید ببینید این زنگ آدمی نیست الاغی بود كه آمد برود پیشانی‌اش می‌خارید این می‌خواهد بخاراند همینطور مالاند به در خانه ما هم صدای زنگ را تصادفاً شنیدیم.
خدا یكتاست، او خدایی است كه در فهمش. . . . سوره توحید چهار تا نخ را پاره می‌كند سه تا اسم دارد هم می‌گویند سوره صمد، سوره توحید، سوره اخلاص، البته اسم سوره‌ها را كه چندتاست اگر بلد نباشیم طوری نیست با كمال تاسف بعضی از مسابقات را می‌گذارند توی بعضی از جاها می‌گویند آقا مثلاً اسم دوم سوره كافرون چیه؟ اسم سوم سوره انفال چیه؟ ما نه لازم است اسم سوره را بدانیم، آقا فلان سوره چند تا آیه دارد بسم الله الرّحمن الرّحیم اول بگذار خودم بگویم بنده نه می‌دانم كدام سوره چند تا آیه دارد خیلی از چیزها را نمی‌دانم اصلاً ما مأمور نیستیم كه بدانیم در حفظ قرآن اگر كسی تیز هوش است قرآن حفظ كند حالا ما در محضر عزیزانی هستیم كه پنجاه شصت نفر همه، یا همه قرآن را حفظ هستند یا بخش عظیمی از آنرا حفظ هستند.

7- تلاوت قرآن در حد توان

 ما در قرآن راجع به قرآن پنج تا تعبیر داریم: 1- اول داریم (;فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ) (المزمل/20) قرائت كنید هر چه برایتان آسان است، اگر دیدید خواند قرآن برایتان سخت است نخوانید، هر چه از قرآن خواندن برایتان آسان است بخوانید حالش را داری پنج آیه بخوان حالش را داری یك صفحه بخوان دعا هم همینطور است خواندن با(یسر) یعنی با روانی، هر چه برایت روان است بخوان بعد از قرائت تدبر، كه اگر كسی تدبر و فهم نكند. . . ما اگر قرآن می‌خوانیم باید ببینیم قرآن چه می‌گوید بعد از بیست و شش سال باید تفسیر توی ایران راه بیفتد بیست سال است قاری‌های بین الملل آمده‌اند انواع قرائت‌ها را نشان داده‌اند خوب كه چی؟ (اذا الشمس كورت یا كوورت) مثلاً یعنی چه؟ قرآن به آدمهای مست می‌گوید نماز نخوانید (;لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ) (النساء/43) نزدیك نماز نشوید در حالی كه شما مست هستید چرا؟ برای اینكه بدانید چه می‌گوئید، قرآن عنایت دارد كه بفهمیم چه می‌گوید، خیلی بد است مثلاً ما عمری داریم نماز می‌خوانیم حالا می‌پرسیم(الله الصمد) یعنی چه؟ ما باید از روز اول بجای یكسری علومی كه بدانیم چه فایده‌ای دارد. . . دانستن آن فایده‌ای ندارد ندانستن آن هم خطری بوجود نمی‌آورد اما چیزهایی كه توی بورس است.
 8- تدبّر در قرآن، مهم‌تر از حفظ قرآن است
تدبر، بدانیم كه چه می‌گوید، قرائت، تدبر، بعد عمل، بعد از عمل تبلیغ به دیگران، هر كس تیز هوش است اذیت نمی‌شود حفظ قرآن یك كمالی است قرآن حفظ كردن یك ارزش است واقعاً ارزش بالایی هم هست اما اگر كسی استعدادش عادی است بچه به مغزش فشار می‌آید مثلاً پدر دختر شش ساله‌اش را آورده می‌گوید حاج آقا نصیحتش كن می‌گویم بچه شش ساله را. . . روایت می‌گوید(دع ابنك یلعب سبع سنین) بچه‌ات را تا هفت سالگی رها كن به او فشار نیاور اینكه در روایت دین ما است روایات این است كه می‌گوید بچه تا هفت سالگی آزاد بگذار شما شش سالگی می‌خواهی بیست جزء قرآن حفظ كند بله ممكن است یك بچه نابغه باشد این كار را بكند وظیفه نبوغ حساب دیگری است مثل بوعلی سینا است اما به افراد عادی فشار بیاید مثل فنر می‌ماند اگر به فنر فشار آوردی دستت را كه برداشتی بالا می‌پرد. سیر باید طبیعی باشد. حفظ هم یك ارزش است برای افرادی كه استعدادشان از متوسط به بالاست. آیه‌ای نداریم كه قرآن حفظ كنید روایت هم نداریم كه قرآن حفظ كنید اینكه می‌گوید هر چه بخوانید درجه می‌گیرید معنایش این نیست كه من همه قرآن را حفظ كنم ممكن است یك بیسواد بگوید «قُل هوَ الله أحد» هی بخواند و درجه بگیرد نگفته همه قرآن را، من نمی‌خواهم حافظین قرآن را دلسرد كنم می‌خواهم بگویم اینهایی كه قرآن حفظ كرده‌اند خدا به آنها لطف كرده است منتی است كه آنچه خدا بر پیغمبر نازل كرده است توی سینه شماست خوشحا بحالتان اما بشرطی كه فشار نیاید اگر چیزی تحمیل شد چه جنگ تحمیلی چه عبادت تحمیلی چه روضه تحمیلی.
 بنده رفتم جایی سخنرانی كنم گفتم چقدر وقت است كه نشسته‌اید؟ گفتند آقا دو ساعت است از صبح تا حالا چند نفر سخنرانی كرده‌اند گفتم حتماً زانوی شما درد می‌كند بلند شوید و بایستید. شبهای إحیا هم كه ما چند سال است توی دانشگاه تهران إحیا می‌گیریم چون چند ساعت می‌نشینند وقتی می‌روم بالای منبر می‌گویم همه‌تان بلند شوید و بایستید همه بلند می‌شود یك مدتی پایشان حال می‌آید بعد می‌گویم حالا می‌خواهید بنشینید بنشینید می‌خواهید جیم شوید جیم شوید بچه خنده‌اش گرفته بگذار بخندد وقتی می‌گویی نخند این هم همینطور. . . وقتی می‌خواهد بخندد بگذار بخندد با فطرت و طبیعت ور نرویم معده هر چه می‌كشد هوش هر چه می‌كشد تحمیل نكنیم گاهی وقتها انسان. . .
سه نفر گفتند سرمان را زیر آب كنیم هر كس زودتر سرش را از آب بیرون آورد باید سور بدهد خوب اینها از ترس سور سه تایی توی آب خفه شدند یعنی برای اینكه سور ندهند این تحمیل‌ها درست نیست. حالا با هم یكبار دیگر بخوانیم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ».
خدایا تمام بركات ماه رمضان را نصیب همه ما بفرما.
هر چه به خوبها توی این ماه می‌دهی به ما هم مرحمت بفرما.
همه دعاها مستجاب، همه مشكلات برطرف، همه مریض‌ها سالم، همه بی خانه‌ها خانه دار، همه بی همسرها همسر دار، همه بی بچه‌ها بچه دار، همه بیسوادها با سواد، همه كدورتها با صفا قرار بده.
والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 860
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست