نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 301
نيز هست. مثلاً ديده شده كسى ناراحتى قلبى دارد بر اثر ناآگاهى شيرينى خورده و براى او گرفتارى بوجود آمده يا مرضى در بدن انسان است، از روى بىتوجهى كارى انجام داده كه باعث رشد ميكربهاى آن بيمارى است. پس بنابراين مزاج جامعه نيز اين چنين است اگر مخصوصاً طبقهء روحانيت عزيز به وضع زمان آگاه نباشند و آنرا نشناسند، ممكن است از آنها حركت يا سخنى صادر شود كه جامعه را مختل كند و بعد از آن نيز موجب از بين رفتن شخصيت خود او شود. حضرت اميرالمؤمنين على (ع) فرمودند:«اِنَّ لَكُمْ فِى الْقُرُونِ السّالِفَةِ لَعِبْرَةٌ»[1] خوب است كه انسان دربارهء گذشتگان فكر كند و تاريخ آنها را بنگرد تا سبب عبرت او شود و از اشتباهات ديگران و سرنوشتشان پند بگيرد و ببيند كجا رفتند و چه شدند و مواظب باشد خودش اشتباه نكند. البته يك نكتهاى هست به اينكه اگر كسى دچار اشتباه شد بايد تأسف او را خورد و او را نجات داد؛ نه اينكه به او طعنه و زخمن زبان زد خداوند دوست ندارد به كسى كه در چاه افتاده نيش زده شود بلكه بايد او را كمك و راهنمايى كرد.
اگر انسان قابل رشد باشد و به زمانش بصير باشد، ممكن است بتواند جلو خيلى از مشكلات را بگيرد. در غير اين صورت عقب