نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 323
زندگى بر من سخت مىگذرد. اگر انسان سرى به طبقه ضعفاء و بينوايان بزند آنگاه خواهد گفت: الحمدلله وضع من بد نيست. يكى از راههاى شكر نعمتهاى خداوند، راضى بودن به آن نعمت است.
رضايت انسان از نعمتى كه خدا داده خودش شكر است و شكر گفتن فقط به «الحمدلله» گفتن نيست. از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: اگر چشمت به بندهء خدائى كه ناقص العضو است بيفتد، آهسته بگو كه او نفهمد و اين الحمدلله گفتن يعنى اينكه خدايا به آن مقدارى كه به من دادهى، راضى هستم چه بسيار كسانى كه به خاطر راضى بودن به مقدرات پروردگار به مقامات عالى رسيدهاند. ما خداوند را «حكيم على الاطلاق» مىدانيم كه هر چه صلاح بندگانش باشد انجام مىدهد. پس اگر در بعضى موارد مصيبتها و ناگواريهايى وجود دارد، آنرا به خدا نسبت ندهيد بلكه بگوييد خدايا عمل ما باعث شد كه دچار اين گرفتارى شويم. و اين فرق دارد با جائيكه خداوند مصيبت مىدهد، از جهت اينكه انسان را امتحان كند و در صورت موفقيت مقام او را بالا ببرد، و اينطور نيست كه اگر خداوند به كسى گرفتارى و بلائى داد، مثلاً بچهء بد يا همسر بد يا همسايه بد و ديگر مشكلات به خاطر بدى اوست و ما بگوئيم به خاطر عمل خودش اين طور گرفتار شده، بلكه ممكن است به خاطر امتحان او باشد و هيچگاه كسى را به خاطر گرفتارى و مشكلاتش مذمت نكنيد، زيرا ما پشت جريان را نمىدانيم.
نام کتاب : BOK29721 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 323