responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK29724 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 28
در همين ايام بود كه روزى زنان مهاجر و انصار كه از بيمارى او آگاهى يافته بودند، جهت عيادت به ديدارش آمدند. فاطمه(عليها السلام) در اين ديدار بار ديگر اعتراض و نارضايتى خويش را از اقدام گروهى كه خلافت را به ناحق از آن خويش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عده‌اى كه در مقابل آن سكوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظيفه الهى و ناديده گرفتن فرمان نبوى درباره وصايت امام على(ع) انتقاد كرد و نسبت به عواقب اين اقدام و خروج اسلام از مجراى صحيح خود به آنان هشدار داد. همچنين بركاتى را كه در اثر عمل به تكليف الهى و اطاعت از جانشين پيامبر(ص) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود. در چنين روزهايى بود كه ابابكر و عمر به عيادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه(عليها السلام) از آنان رويگردان بود و به آنان اذن عيادت نمى‌داد، اما سرانجام آنان بر بستر فاطمه(عليها السلام) حاضر گشتند. فاطمه(عليها السلام) در اين هنگام، اين كلام پيامبر اكرم(ص) را كه فرموده بود: «هر كس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر كه او را راضى نمايد مرا راضى نموده»، به آنان يادآورى نمود. ابابكر و عمر نيز صدق اين كلام و انتساب آن به پيامبر(ص) را تأييد نمودند. سرانجام فاطمه(عليها السلام)، خدا و ملائكه را شاهد گرفت فرمود: «شما من را به غضب آورديد و هرگز من را راضى ننموديد؛ در نزد پيامبر، شكايت شما دو نفر را خواهم نمود».
نام کتاب : BOK29724 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست