نام کتاب : BOK29763 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 476
- {aمسأله 2834 - a}ديهاى كه قاتل بايد بدهد در صورتى كه مقتول مرد ومسلمان وآزاد باشد، يكى از شش چيز است:
{aاوّل a}- در قتل عمدى صد شتر كه داخل سال ششم شده باشند، و در قتل خطاى محض وشبه عمد سنّ شترها كمتر از اين است؛ {aدوم a}- دويست گاو؛ {aسوم a}- هزار گوسفند؛ {aچهارم a}- دويست حله و هر حله دو پارچه است واولى اين است كه از پارچههاى يمن باشد؛ {aپنجم a}- هزار مثقال شرعى طلا كه هر مثقال 18 نخود است؛ {aششم a}- ده هزار درهم كه هر درهمى 6/12 نخود نقره سكّهدار است و اگر مقتول، زن ومسلمان وآزاد باشد، ديه او در هر يك از اين شش چيز نصف ديه مرد است و اگرمقتول، كافر ذمّى باشد در صورتى كه مرد باشد ديه او هشتصد درهم و در صورتى كه زن باشد، ديه او چهارصد درهم است و اگر كافر غير ذمّى باشد، ديه ندارد وديه مقتولى كه غلام يا كنيز باشد قيمت او است در صورتى كه بيشتر از ديه آزاد نباشد و در صورتى كه قتل عمدى هم باشد نمىشود قاتل آزاد را براى او كشت.
- {aمسأله 2835 - a}ديه چند چيز مثل ديه كشتن است كه مقدار آن در مسأله پيش گفته شد.
{aاوّل a}- آن كه دو چشم كسى را كور كند، يا چهار پلك چشم او را از بين ببرد و اگر يك چشم او را كور كند، بايد نصف ديه كشتن را بدهد.
{aدوم a}- دو گوش كسى را ببرد، يا كارى كند كه هر دو گوش او كر شوند و اگر يك گوش او را ببرد يا كر كند، بايد نصف ديه كشتن را بدهد و اگر نرمه گوش او را ببرد، احوط اين است كه با او صلح نمايد گرچه دادن ثلث ديه كامل كفايت مىكند.
{aسوم a}- تمام بينى يا نرمه بينى كسى را ببرد.
{aچهارم a}- زبان كسى را از بيخ ببرد و اگر مقدارى از آن را ببرد بايد به نسبت مخارج حروفى كه به جهت قطع زبان از بين رفته است ملاحظه نمايد وديه تمام را نسبت بمخارج حروف تقسيم كنند ونسبت آن مقدار را بدهد واولى اين است كه با مقدارى كه در ملاحظه مساحت يعنى نصف يا ثلث يا ربع ومانند اينها واجب مىشود، ملاحظه نموده هركدام بيشتر است آن را بدهد.
نام کتاب : BOK29763 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 476