نام کتاب : BOK29763 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 482
شده با وى اينگونه برخورد مىكنند؛ مثل اينكه از او روى بگردانند يا با چهرهء خشمگين با وى ملاقات كنند ويا با او رفتوآمد نكنند. واگر در اين مرتبه درجاتى باشد واحتمال تأثير درجهء ضعيف وجود داشته باشد، بههمان درجهء ضعيف اكتفا كنند؛ مثلاً اگر احتمال داده شود كه با ترك تكلّم مقصود حاصل مىشود، بههمان اكتفا شود وبه درجهء بالاتر عمل نكنند؛ خصوصاً اگر طرف او شخصى باشد كه اين عمل موجب هتك او مىشود.
- {aمسأله 2856 - a}اگر اعراضنمودن وترك معاشرت با گناهكار موجب تخفيف معصيت مىشود يا احتمال تخفيف دادهشود، واجب است اعراض شود؛ هرچند بداند كه گناهكار معصيت را بطور كلى ترك نخواهد كرد. واين امر در صورتىاست كه با مراتب ديگر نتواند از معصيت جلوگيرى كند.
مرتبهء دوم امر به معروف ونهىاز منكر را با زبان انجام دهد؛ پس با احتمال تأثير ووجود ديگر شرايط واجب است گنهكار را از انجام گناه نهى كند، وبه كسى كه واجب را ترك كرده به انجام آن دستور دهد.
- {aمسأله 2857 - a}اگر احتمال دهد پند واندرز در گنهكار اثر مىكند، بايد به آن اكتفا كند واز آن فراتر نرود؛ ولى اگر موعظه مؤثر نباشد، چنانچه احتمال دهد امر ونهىمؤثر است بايد امر ونهى كند؛ گرچه متوقف بر سختگيرى ودرشتى در گفتار باشد. ولى بايد از دروغ ويا گناه ديگر بپرهيزد.
مرتبهء سوم استفاده از قدرت وزور؛ پس اگر انسان بداند يا مطمئن شود شخص بدون اعمال قدرت وزور واجب را بجا نمىآورد يا منكر را رها نمىكند، واجب است از قدرت وزور استفاده كند؛ بهشرط آنكه از قدر لازم تجاوز ننمايد.
- {aمسأله 2858 - a}اگر جلوگيرى از گناه متوقف بر گرفتن دست گناهكار يا خارج كردن وى از محل انجام گناه يا گرفتن ابزار گناه يا تصرف در آن باشد، جايز بلكه واجب است انجام شود؛ ولى نابود كردن اموال محترم او جايز نيست وموجب ضمان است؛ مگر آنكه جلوگيرى از گناه مهم به آن وابسته باشد كه ظاهراً در اين صورت ضامن نيست.
نام کتاب : BOK29763 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 482