از مهمتريناركان هر نظام و حكومتى مسأله اقتصاد و پرداختهاى مالى است، به طورى كه از جنبه ظاهر، دوام و استقلال حكومت بستگى تامّ به آن دارد.
امروزه قدرتهاى بزرگ دنيا مىكوشند تا از جهت اقتصادى بر اَقران خود برترى يابند و لذا با بى شرمى تمام و تا سرحدّ جنون به كشورهاى ضعيف ظلم مىكنند و با تطميع و يا تهديدِ سران كشورهاى مستضعف، دست به چپاول مخازن آنها زده، سرمايههاى ملّى آنان را غارت مىكنند.
حكومتهاى ضعيف هم با تعيين عوارض گوناگون و بستن مالياتهاى سنگين و بهرهكشى از مردم بيچاره، جور حاكمان جهانخوار را مىكشند و جيب آنان را پر مىكنند تا مگر از اين حكومت پوشالى و زودگذر دنيا طرفى ببندند و بهرهاى ببرند. لذا هر روز به اسمى جديد و سازى نو، مردم نگونبخت را سر كيسه مىكنند و با سوء استفاده از غفلت و بى خبرى آنان سرمايههاى آنان را به تاراج مىبرند.
اين وضع حكومتهاى بزرگ و دست نشاندههاى آنان است اما اسلام عزيز كه بهترين نظام را به خود اختصاص داده، با برنامههاى مردمى و متين به دور از هر گونه ظلم و تجاوز، حكومت خود را بر اساس صدق و صفا و محبت، پايه ريزى كرده و افراد را براى برپايى يك نظام اقتصادى ملّى به يك بسيج عمومى دعوت فرموده است.
اساس اين برنامه بر دو محور «وجوب» و «استحباب» استوار است. يعنى: بعضى از پرداختهاى مالى را اجبارى و برخى را اختيارى قرار داده است. ولى نكته قابل