و اگر روزه بگيرد به حرام افطار ميكند و اگر ازدواج كند به حرام ازدواج كرده است.»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «كسى كه مالى را از راه غير حلال بدست آورد در محلى غير از حقيقىاش مصرف مىكند.»
زمانى كه شيخ مرتضى انصارى؛ مرجع بودند براى خانوادهاش از بيت المال مقررى معيّن كرده بود به قدرى كه كفاف مخارج خانه را نمىكرد. خانوادهى او يكى از علماء را كه نزد او مقام و منزلتى داشت، واسطه قرار مىدهند تا مقدارى بر مقررى شهريه بيفزايد. شيخ در برابر تقاضاى او سكوت مىكند. (نه تأييد و نه نفى مىكند) وقتى شيخ به خانه مىآيد به همسرش مىگويد: لباسهاى كثيف مرا بشوى ولى آب چرك آلود آنرا دور نريز و در ظرفى نگه دار. چون همسرش چنان مىكند به زنش مىگويد: آن آب را بياور بخورم. وقتى زنش جوياى علّت مىشود مىگويد: اموالى را كه به عنوان بيت المال مردم به من سپردهاند از آن فقيران و مستمندان است و فرقى بين تو و ساير مستمندان نيست و خوردن اين آب چركين از خوردن آن مال براى من بهتر است. {Sدلا معاش چنان كن كه گر بلرزد پاى#فرشته ات به دو دست دعا نگه داردS}
تأثير نان بر رفتار آدمى حد و مرز و فرقه و آيين ندارد
هر كسى در هر مذهب و آئينى هم باشد از غذاى حلال متأثر مىشود:
خليفه مروانى گاهى شبها براى سر كشى مخفيانه به اوضاع شهر از خانه بيرون مىرفته و در شهر گشتى مىزد. شبى صداى زنى را شنيد كه از دخترش مىخواست تا موقع بردن شير گوسفندانشان براى فروش، با آب مخلوط كند ولى دختر از اين كار امتناع مىكرد. مادر از روى تمسخر گفت:
«نترس خليفه ما را نمىبيند.» دختر گفت: «خليفه ما را نمىبيند، خداى خليفه كه ما را مىبيند». فرداى آن روز خليفه به پسرش گفت: «تحقيق كن تا او را برايت خواستگارى كنم». پس از تحقيق متوجه پاك بودن دختر شدند. ازدواج صورت گرفت و محصول آن دخترى شد به نام «ام عاصم».