responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 0  صفحه : 36

مرحوم سيد هبه الدين كه به حق در كتاب هيئت و اسلام- انديشه ژرف كيهان شناسى قرآن او مورد تحسين است سپس مينويسد اما خود من پس از مدتها امتحان و اختيار تنها يك وجه را برتر اختيار كرده‌ام و آن وجه بيست و هشتم است كه بنظر من وجه اعجازى كه در آيات تحدى مقصود بوده همان است يعنى جذابيت روحى آن، كه نشان ميدهد اين گفتار سليم، سخن پروردگار و خالق تواناى ما و ربّ حكيم است و همين جذبه است كه براى شرقى و غربى- عجمى و عربى محسوس است و كسى را با آن جدال نيست و ساير وجوه نيز امتياز آن بشمار ميرود و علمائى هم كه از اعجاز قرآن تعبير به بلاغت آن نموده‌اند همين جاذبيت روحى مقصودشان بوده‌[1].


[1] در مورد جاذبيت روحى قرآن گذشته از شعر او ادبائى كه حضور پيامبر 6 را درك كرده و خالصانه تحت تأثير آيات قرآن قرار گرفته‌اند، و اينان غير از أبو لهب‌ها و أبو جهل‌ها و أبو سفيان‌هاى مال اندوز و زرپرست بوده‌اند زيرا خداوند ميفرمايد- كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌- وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ، الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ‌، أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ، ما أَغْنى‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ، الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ‌، خوش باورى است اگر با تمام تأكيدات قرآنى و اسلامى در مورد زهد و پارسائى و انفاق و ايثار كه غالبا از سوى مستضعفين بوده به پنداريم كه متكاثرين و افزون طلبان تحت تأثير جاذبيت قرآن و اسلام قرار گيرند، قارون‌هاى تاريخ نه تنها نگرويده‌اند بلكه بصورت سد راه و بت‌هاى استكبار در آمده‌اند و از همين جهت متفكرين مجلس خبرگان موادى را براى تحديد تكاثر و قارون‌ها در قانون اساسى گنجانده‌اند- زيرا قرآن بانگ برميدارد كه مترفين و متكاثرين سد راهند، فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ‌، اما دانايان بى‌غرض مانند سحره فرعون باتمام جيره‌خوارى‌شان به حق و راستى عالم بودند نه عالم‌نما تسليم شدند و به سجده اللّه درآمدند.

محمد بن اسفنديار مؤلف تاريخ طبرستان مينويسد، روزى عبد اللّه بن مقفع. از بازار عبور ميكرد و همان روزى بود كه فردايش بايستى در حضور عيسى بن على عموى منصور اسلام اختيار كند در راه صوت قارى قرآنى را ميشنود كه اين آيات را تلاوت ميكرده، أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً، وَ الْجِبالَ أَوْتاداً، وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً، ابن مقفع از حركت باز ميايستد و گوش به آيات خدا ميسپارد تا آن قارى سوره را بپايان ميرساند، ابن مقفع خود را مخاطب قرار ميدهد كه، الحق انّ هذا ليس بكلام المخلوق، براستى كه اين‌ها سخنان آفريده‌ها نيست و طولى نميكشد كه به حضور عيسى ميرود و فردا در حضور رجال دين و لشكريان، اسلام اظهار ميدارد و در راه مبارزه با منصور دوانقى بدست حاكم بصره در تنور ميسوزد و داغ ننگ بر جبين ستمكاران باقى ميماند، تاريخ طبرستان ج 1/ 11، عبد اللّه ابن مقفع، دكتر محمد غفرانى خراسانى ص 70).

در نامه‌اى كه به منصور مينويسد ميگويد، لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق، اى منصور در عصيان به گناه كسى نبايد از عاصى فرمان برى كند و از تو اطاعت.

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 0  صفحه : 36
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست