responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 46
رو برگرداند. مبادا خداى عزوجل بگويد چرا فلان كار را كردى. در بين مردم هم كه مى‌رود هميشه در حال وحشت است و اضطراب دارد كه آيا من درست عمل كردم؟ آيا درست توانستم مطلب را به مردم برسانم؟ در روايتى يكى از معصومين(عليهما السلام) فرمود: خداوند مؤمن را هميشه سرگرم مى‌كند. عرض كردند: يابن رسول الله، به چه چيزى سرگرم است؟ فرمود: هميشه به خودش مشغول است. هر جايى كه مى‌رود و مى‌آيد به خودش مى‌گويد: آيا اين درست بود يا نبود؟ خوب انجام دادم يا ندادم؟ حضرت(ع) در روايت ديگرى مى‌فرمايد: مؤمن لجام زده شده و خدا او را هدف دشمن قرار داده است. عرض كردند: يابن رسول الله، چطور خدا او را هدف دشمن قرار مى‌دهد؟ فرمود: براى اينكه ميدان دشمن باز است، هر كارى بخواهد مى‌كند امّا مؤمن ميدانش باز نيست، هر كارى نمى‌تواند انجام دهد، دستش بسته است. فردى خدمت امام صادق(ع) آمد و بنا كرد به ناله و درد دل كردن. حضرت(ع) فقط گوش كردند؛ بعد فرمودند: فلانى، آيا زندان كوفه را ديده اى؟ گفت: بله، يك بار به آنجا رفته ام. حضرت(ع) فرمود: زندان كوفه را چطور ديدى؟ عرض كرد: يابن رسول الله، متعفّن بود و بسيار بوى بدى مى‌داد. حضرت(ع) فرمود: در زندان كوفه كه بودى خيلى اذيت شدى؟ گفت: بله. فرمود: مگر نشنيده اى كه جدّمان پيغمبر خدا(ص) فرمود: دنيا زندان مؤمن است؟ از زندان چه انتظارى دارى؟ اين فرمايش امام صادق(ع) بيشتر براى روحانيت بزرگوار و عزيز است. سختى ها و فراز و نشيبها بسيار زياد است. پيشينيان ما همه از اين راه رفته‌اند ما هم بايد همينطور باشيم. خدايا، به حقّ محمّد و آل محمّد(عليهما السلام) قَسَمت مى‌دهم صبر آنان را به ما مرحمت بفرما كه بتوانيم راه را به سلامت پيش ببريم.
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست