responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 49
يا عمل ما عملى بوده كه سزاوار آن نتيجه بوده است و خدا خواسته ما را از آن پاك و پاكيزه كند و يا خدا گرفتارى به ما داد براى اينكه مقاماتمان را بالا ببرد چون هر دو صورت را داريم. بعضى از مشكلات براى پاك كردن انسان است و بعضى هم براى مقام دادن فلذا مؤمن هميشه بين خوف و رجا است چون نمى‌داند اين گرفتارى كه مى‌بيند آيا از قسم اوّل است يا براى بالا رفتن درجه مى‌باشد. علماى اخلاق مى‌گويند: ابتلاى مؤمن يا براى تقصير است كه از گناهان پاك شود يا براى بالا رفتن درجه اش است كه هر دو خوب است يعنى هر دو از طرف خدا لطف است. ذات اقدس حقّ به پيغمبرش وحى كرد: يا رسول الله، كار من حكيمانه است. بعضى از بندگانم را مى‌بينم كه صلاح او، بودن در فقر است اگر بخواهم او را غنى كنم گمراه مى‌شود. صلاح بعضى از بندگانم نيز در غنا است اگر بخواهم او را فقير كنم به هلاكت مى‌افتد. همه كارهاى خدا از روى حكمت است. همه چيز اين عالَم، همه آيات الهيه است. آيات از معدن حكمت الهى مى‌آيد و تقسيم مى‌شود، فلذا هميشه مؤمن راضى به فعل الله است، راضى به رضاء الله است. حضرت سيد الشهداء(ع) در آخرين لحظات حيات مباركش كه در قتلگاه بود باز فرمود: خدايا، راضى به قضاى تو هستم يعنى خدايا، همه اين مشكلات را طى كردم و الان به اينجا رسيده ام. اين همه مصيبت بر وجود مباركش و اعضاى خانواده اش وارد شد. آيت الله شيخ جعفر شوشترى(رحمه الله) فرمود: امام حسين(ع) مصيبت را از طرف خدا نمى‌دانست بلكه آن را از طرف بندگان خدا مى‌دانست لذا در نهايت سختى هم هيچ وقت ناراضى نبود. علما ما نيز همينطور بودند، هيچ وقت در مشكلات خم به ابرو نمى‌آوردند. روزى پدر آيت الله ملّا صالح مازندرانى(رحمه الله) به او گفت: ملّا صالح، من ديگر نمى‌توانم خرج تو را بدهم. زندگى به من فشار آورده است. خودت به فكر
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0    جلد : 1  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست