responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 43


هر گروهى كه اهل ايمان است ***** حق مطلق ولى آنان است‌

به در آوردشان ز ظلمت‌ها ***** به سوى روشنى [به رحمت‌ها]

نيز ياران كفر و هم كفران ***** كه بود سر پرستشان شيطان‌

بدر آوردشان به سوى ظلم ***** از ره نور [و علم و پند و حكم‌]

آن گروه تباه [بى ايمان‌] ***** يار نارند و جاودانه در آن (257)

تو نديدى كه داشت ابراهيم؟ ***** گفتگو در وجود ربّ كريم‌

با كسى كه شهيش داد خدا ***** گفت ربّ من است آن مولا

كه كند زنده و بميراند ***** گفت اين شاه نيز بتواند

گفت پيغمبر خدا خور را ***** سوى غرب آورد ز شرق خدا

گر توانى ز مغرب آر به در ***** گشت مبهوت شاه و شد مضطر

نگشايد خدا در اين عالم ***** از هدايت درى به اهل ستم (258)

يا همانند آن كسى كه گذشت ***** بر دهى سقف خفته در ره و گشت‌

[كس نمانده ز ماجرا زنده ***** استخوانهايشان پراكنده‌]

گفت با خود چگونه زنده كند ***** اين چنين مرده‌ها خداى احد

پس بميراند صد سنه او را ***** پس بر انگيخت [آن سخنگو را]

گفت ماندى به چند روز چنان؟ ***** گفت يك روز يا كه لختى زان‌

گفت صد سال مانده‌اى ايدر ***** به طعام و شراب خود بنگر

كه نگشته است آن خراب و تباه ***** به خر خويش نيز كن تو نگاه‌

ما تو را ساختيم از برهان ***** آيتى از براى خلق جهان‌

و نگه كن به استخوانهايش ***** كه نشانيم بر سر جايش‌

سپس آن را به گوشت پوشانيم ***** پس چنين كرد حق به او تفهيم‌

آن زمان گفت دانم اينكه خدا ***** هست قادر به جمله‌ى اشيا (259)


نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست