responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 471


يوسف آورد بهر قوم نشان ***** پيش از اين داشتيد شك در آن‌

رفت و گفتيد بعد از او مرسل ***** نفرستد خداى عزّ و جلّ‌

آنچنان گمرهى دهد دادار ***** بهر شكاك و بهر افزونكار (34)

آنكه دارد جدل به آيت حق ***** و دليلى نمى‌كند ملحق‌

بهر او هست خشم نزد خدا ***** نيز آن كس كه مؤمن است او را

آنچنان مهر مى‌زند دادار ***** بر دل اهل كبر و هر جبار (35)

گفت فرعون اينكه اى هامان ***** ساز قصرى كه تا رسم در آن (36)

راه يابم به بابهاى سما ***** بينم آنجا خداى موسى را

من گمان دارم او بود ناراست ***** جرم فرعون كار او آراست‌

باز گرداند ار طريق هدا ***** كيد فرعون كى بود گيرا (37)

گفت مؤمن كه مى‌كنم ارشاد ***** پيروم باش در طريق رشاد (38)

قوم من زندگانى دنيا ***** بهره‌هاى قليل هست او را

آخرت هست خانه‌ى جاويد ***** [پس به سوداى آخرت باشيد] (39)

بهر هر كس كه باشد او بدكار ***** هست پاداش مثل آن كردار

مؤمنى گر كه كار نيكو كرد ***** و آن نكوكار بود زن يا مرد

پس به فردوس بهر اوست قرار ***** مى‌رسد رزق او بدون شمار (40)


نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 471
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست