responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 530


گو كه آب است بينشان مقسوم ***** سهم هر كس از آن بود معلوم (28)

پس گروهى به يار روى آورد ***** تيغ بگرفت و ناقه را پى كرد (29)

اين عذاب من است و هم هشدار ***** پس نگه كن كه چون كنم انذار (30)

حق فرستاد صيحه‌اى يكتا ***** قوم شد همچو كاه ريز آنجا (31)

بهر هر پند سهل شد قرآن ***** كيست آنكس كه پند گيرد از آن؟ (32)

نيز چون قوم لوط كرد انكار ***** هر چه داديم بهرشان هشدار (33)

تند بادى شد و شدند تباه ***** شيعه‌ى لوط شد رها به پگاه (34)

اين بود نعمتى ز سوى خدا ***** شاكران را چنين دهيم جزا (35)

سخت آن قوم داده‌ايم انذار ***** در ستيز آمدند با هشدار (36)

كام مى‌خواستند از مهمان ***** محو كرديم ديده‌ى آنان‌

پس چنين گفت بهرشان دادار ***** بچشيد اين عذاب و اين انذار (37)

صبحگه برگرفت آنان را ***** كيفرى پايدار و پابرجا (38)

[پس چنين گفت بهرشان دادار] ***** بچشيد اين عذاب و اين انذار (39)

بهر هر پند سهل شد قرآن ***** كيست آنكس كه پند گيرد از آن؟ (40)

آل فرعون را رسيد انذار (41)


پس نشانهاى ما بكرد انكار ***** برگرفتيم جمعشان به توان (42)

كافران نيستند به زيشان ***** گو امان نامه‌اى است بهر شما؟ (43)

يا كه داريد چيرگى بر ما (44)


زود گردند بر شكست دچار ***** و گذارند زود پا به فرار (45)

باز ميعادشان به روز جزاست ***** كه بسى سخت و تلخ‌تر زينهاست (46)

مجرمان در ضلال و نار دچار ***** چون به رخ بركشندشان در نار (47)

[پس بگويند جمله را يكسر] ***** بچشيد اين تماس را ز سقر (48)

آفريديم جمله‌ى اشيا ***** نيز اندازه داده‌ايم آن را (49)


نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : تشكرى آرانى، شهاب    جلد : 1  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست