نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 166
بنى اسرائيل را از دريا گذرانديم، سپس بر قومى گذشتند كه بت مىپرستيدند، گفتند: «اى موسى، معبودى مانند معبودهاى اينان براى ما درست كن.» گفت: «واقعا شما مردم نادانى هستيد.» (138) عاقبت اينها نابود شدنى و كردارشان باطل است. (139) گفت: «آيا معبود ديگرى غير از خدا برايتان پيدا كنم؟ همو كه شما را بر جهانيان برترى داد. (140) آن زمان را به ياد آوريد كه فرعونيان به سختى شكنجه و عذابتان مىدادند، پسرانتان را مىكشتند و زنانتان را زنده نگه مىداشتند، ما نجاتتان داديم و از جانب پروردگار اين براى شما آزمايش بزرگى بود.» (141) سى شب با موسى وعده گذارديم و با ده شب ديگر آن را كامل كرديم. آن گاه كه چهل شب وقت مقرر پروردگارش به پايان رسيد، موسى به برادرش هارون گفت: «در ميان قوم من جانشينم باش و به اصلاح امور پرداز و از روش مفسدان پيروى نكن.» (142) هنگامى كه موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او به سخن درآمد، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان بده تا تو را بينيم.» فرمود: «هرگز مرا نخواهى ديد ولى به كوه نگاه كن، اگر در جايش قرار گرفت تو نيز مرا خواهى ديد.» هنگامى كه پروردگار بر كوه تجلّى كرد، آن را متلاشى ساخت و موسى بيهوش بيفتاد، هنگامى كه به هوش آمد گفت: «تو منزهى، به درگاهت توبه كردم و از نخستين گروندگانم.» (143)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 166