نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 259
و هر آنچه خواستيد به شما ارزانى داشت و اگر بخواهيد نعمتهاى خدا را بشماريد هرگز قادر نخواهيد بود؛ انسان ستمكار و ناسپاس است. (34) چون ابراهيم گفت: «پروردگارا! اين شهر را مكان امن قرار بده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگهدار. (35) پروردگارا! اينها بسيارى از مردم را گمراه ساختند، حال هر كس از من پيروى كند از من است و هر كس نافرمانى كند تو آمرزنده مهربانى. (36) پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در بيابان بىآب و علفى كه در كنار خانه گرامى توست سكنا دادم تا نماز را برپا دارند، تو دلهاى مردم را مايل به آنها بگردان و از ميوهها روزيشان كن؛ شايد شكرت را به جا آورند، (37) پروردگارا! پنهان و آشكار ما را مىدانى.» و در زمين و آسمان چيزى بر خدا پنهان نيست. (38) سپاس از آن خدايى است كه اسماعيل و اسحاق را در پيرى به من عطا فرمود. مسلما پروردگار من شنونده دعاست. (39) پروردگارا! من و فرزندانم را برپا دارندگان نماز قرار بده. پروردگارا! دعاى مرا بپذير. (40) پروردگارا! من و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزى كه حساب برپا مىشود بيامرز. (41) گمان مبر كه خدا از كردار ستمكاران غافل است، كار آنها به روزى مىافتد كه چشمها در آن خيره و نگران مىماند. (42)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 259