نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 328
و گروهى از ديوان براى او غواصى مىكردند و يا به كار ديگرى مشغول بودند و ما نگهدارشان بوديم. (82) هنگامى كه ايوب پروردگارش را خواند كه «رنج و بيمارى به من روى آورده و تو مهربانترين مهربانانى» (83) دعايش را اجابت كرديم و رنجهايش را برطرف ساختيم و خاندان و همانندشان را با آنها به او بازگردانيم تا از جانب ما نعمتى بر او و براى عبادت كنندگان پندى باشد. (84) اسماعيل و ادريس و ذو الكفل همه از صابران بودند (85) و ما آنها را به رحمت خود در آورديم، زيرا از شايستگان بودند. (86) ذو النون را ياد كن وقتى كه غضبناك رفت و چنين پنداشت كه ما هرگز بر او تنگ نمىگيريم، و در آن تاريكى فرياد زد: «جز تو معبودى نيست، تو منزهى، من از ستمكاران بودم» (87) دعاى او را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنان را به همين صورت نجات مىدهيم. (88) وقتى زكريا پروردگارش را ندا داد كه «پروردگارا! مرا تنها مگذار كه تو بهترين وارثانى» (89) دعاى او را اجابت كرديم و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را براى او شايسته گردانيديم، آنها در كارهاى خير پيشقدم بودند و با بيم و اميد ما را مىخواندند و در برابر ما فروتن بودند. (90)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 328