نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 399
هنگامى كه فرستادگان ما ابراهيم را مژده آوردند كه مردم اين قريه را كه مردمى ستمگرند، هلاك خواهيم كرد. (31) گفت: «لوط هم در آنجاست.» گفتند: «ما بهتر مىدانيم چه كسانى آنجا هستند. ما او و خانوادهاش را نجات مىدهيم، جز همسرش را كه باقى خواهد ماند.» (32) چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند اندوهگين و دلتنگ شد، گفتند: «نترس و غمگين مباش ما تو و خاندانت را نجات خواهيم داد جز همسرت را كه همانجا باقى خواهد ماند. (33) بر اهل اين قريه به خاطر فسقشان عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت.» (34) از آن قريه عبرت روشنى براى خردمندان باقى گذاشتيم. (35) برادرشان شعيب را به مدين فرستاديم. گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد و به روز قيامت اميدوار باشيد و در زمين فساد نكنيد.» (36) چون او را تكذيب كردند زلزله آنها را فرو گرفت و در خانههاى خود به رو افتادند و مردند. (37) قوم عاد و ثمود را نيز هلاك كرديم كه سكونتگاههاى آنها برايتان آشكار است، شيطان اعمال آنها را در نظرشان بياراست و با اين كه بصيرت داشتند آنها را از راه بازداشت. (38)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : پورجوادى، كاظم جلد : 1 صفحه : 399