نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 152
خدا فرمود: هنگامى كه تو را امر كردم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده نكردى؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش پديد آوردهاى و او را از گِل آفريدى. (12) خدا فرمود: از اين جايگاه و منزلتت [كه عرصه فروتنى و فرمانبردارى است] فرود آى؛ زيرا تو را نرسد كه در اين جايگاه بلند، بزرگ منشى كنى پس بيرون شو كه قطعاً از خوارشدگانى. (13) گفت: مرا تا روزى كه [مردگان] برانگيخته شوند، مهلت ده. (14) خدا فرمود: البته تو از مهلت يافتگانى. (15) گفت: به سبب اينكه مرا به بيراهه و گمراهى انداختى، يقيناً بر سر راه راست تو [كه رهروانش را به سعادت ابدى مىرساند] در كمين آنان خواهم نشست. (16) سپس از پيش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان مىتازم و [تا جايى آنان را دچار وسوسه و اغواگرى مىكنم كه] بيشترشان را سپاسگزار نخواهى يافت. (17) خدا فرمود: از اين جايگاه و منزلتت نكوهيده و مطرود بيرون شو كه قطعاً هر كه از آنان از تو پيروى كند، بىترديد جهنم را از همه شما لبريز خواهم كرد. (18) و [گفتيم:] اى آدم! تو و همسرت در اين بهشت سكونت گيريد، و از هر جا [و هر نوع ميوهاى] كه خواستيد بخوريد، و به اين درخت نزديك مشويد كه ازستمكاران [بر خود] خواهيد شد. (19) پس شيطان، آن دو را وسوسه كرد تا آنچه از شرمگاه بدنشان بر آنان پوشيده بود نمايان كند، [وسوسهاش اين بود كه به هر دو] گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر از اين جهت كه مبادا دو فرشته گرديد، يا از جاودانان شويد. (20) و براى هر دو سوگند سخت و استوار ياد كرد كه يقيناً من براى شما از خير خواهانم [و قصد فريب شما را ندارم.] (21) پس آن دو را با مكر و فريب از مقام و منزلتشان فرود آورد [و به خوردن درخت ممنوعه نزديك كرد]، هنگامى كه از آن درخت چشيدند، شرمگاه بدنشان بر دو نفرشان نمايان شد و هر دو دست به كار چسبانيدن برگ [درختان] بهشت به خود شدند؛ و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: آيا من شما را از آن درخت نهى نكردم، وبه شما نگفتم: بىترديد شيطان براى شما دشمنى آشكار است؟! (22)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 152