نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 491
[پيروى كوركورانه و جاهلانه مخصوص اينان نيست] و به همين گونه پيش از تو در هيچ شهرى بيمدهندهاى نفرستاديم، مگر آنكه سران خوشگذران و مست و مغرورش گفتند: ما پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما هم حتماً به آثارشان اقتدا مىكنيم. (23) [بيم دهنده] گفت: آيا هر چند من آيينى هدايت كنندهتر از آيينى كه پدرانتان را بر آن يافتهايد، برايتان بياورم؟ گفتند: ما به آيينى كه به آن فرستاده شدهايد، كافريم! (24) در نتيجه از آنان انتقام گرفتيم. پس با تأمل بنگر سرانجام تكذيبكنندگان چگونه بود. (25) و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: من بىترديد از آنچه مىپرستيد، بيزارم. (26) مگر كسى كه مرا آفريده، كه يقيناً او مرا هدايت مىكند، (27) و توحيد و يكتاپرستى را در نسلهاى بعد از خود حقيقتى پايدار قرار داد، باشد كه آنان [به سوى توحيد] بازگردند؛ (28) [نه اينكه بازنگشتند و من هم از آنان انتقام نگرفتم] بلكه اينان [كه در مكه آلوده به بتپرستى هستند] و پدرانشان را [از انواع نعمت ها] برخوردار كردم تا آنكه حق و فرستادهاى روشنگر [چون قرآن و محمّد] به سويشان آمد؛ (29) و هنگامى كه حق به سويشان آمد، گفتند: اين جادوست و ما به آن كافريم، (30) و گفتند: اين قرآن چرا بر مردمى بزرگ از ميان يكى از اين دو شهر [مكه و طايف] نازل نشد؟! (31) آيا آنان هستند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما در زندگى دنيا معيشت آنان را ميانشان تقسيم كردهايم، و برخى را از جهت درجات [فكرى و مادى] بر برخى برترى دادهايم تا برخى از آنان برخى ديگر را [در امر معيشت و ساير امور] به خدمت گيرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع مىكنند، بهتر است. (32) و اگر [بهرهمندى كفار از انواع نعمت هاى مادى و تهيدستى مؤمنان، سبب] اين نبود كه همه مردم [به خاطر ضعف ايمان و ناآگاه بودن به حقايق] بر محور كفر امتى واحد شوند، ما براى خانههاى كافران [به خداى] رحمان سقفهايى از نقره قرار مىداديم و نردبانهايى كه با آن بر بالاى خانهها برآيند. (33)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 491