نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : آيتى، عبد المحمد جلد : 1 صفحه : 266
گفت: اگر قصدى داريد، اينك دختران من هستند. (71) به جان تو سوگند كه آنها در مستى خويش سرگشته بودند. (72) چون صبح طالع شد آنان را صيحه فروگرفت. (73) شهر را زير و زبر كرديم و بارانى از سجيل بر آنان بارانيديم. (74) در اين عبرتهاست براى پژوهندگان. (75) و آن شهر اكنون بر سر راه كاروانيان است. (76) و مؤمنان را در آن عبرتى است. (77) مردم ايكه نيز ستمكار بودند. (78) از آنان انتقام گرفتيم و شهرهاى آن دو قوم آشكارا بر سر راهند. (79) مردم حجر نيز پيامبران را به دروغ نسبت دادند. (80) آيات خويش را بر آنان رسانيديم ولى از آن اعراض مىكردند. (81) خانههاى خود را تا ايمن باشند در كوهها مىكندند. (82) صبحگاهان آنان را صيحه فروگرفت. (83) كردارشان از آنان دفع بلا نكرد. (84) آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست جز به حق نيافريدهايم. و بىترديد قيامت فرا مىرسد. پس گذشت كن، گذشتى نيكو. (85) هرآينه پروردگار تو آفرينندهاى داناست. (86) ما سبع المثانى و قرآن بزرگ را به تو داديم. (87) اگر بعضى از مردان و زنانشان را به چيزى بهرهور ساختهايم تو بدان نگاه مكن. و غم آنان را مخور. و در برابر مؤمنان فروتن باش. (88) و بگو: من بيمدهندهاى روشنگرم. (89) همانند عذابى كه بر تقسيمكنندگان نازل كرديم: (90)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : آيتى، عبد المحمد جلد : 1 صفحه : 266