65/ 9- 2 2. پس چون برسند زنان معتدّه هنگام زده عدّت خويش را پس نگاه داريد ايشان را به خوبى و نيكويى يا جدا شويد از ايشان به خوبى و نيكويى و گواه كنيد دو خداوند مرد راست كارى را از شما و به پاى داريد اين گواهى را براى خداى، آنتان پند داده مىشود به آن آنى كه باشد كه گرود به خداى و روز بازپسين و هر كه بترسد از خداى گرداند سازد او براى او جاى بيرون آمدن از شدّت. 3. و روزى دهد او را [712] از آنجا كه اميد ندارد و هر كه كار باز گذارد بر كرم خداى، پس او بسنده اوست بدرستى كه خداى رسنده است كار خود را بدرستى كه گردانيد خداى مر هر چيزى را اندازه. 4. و آن زنانى كه نوميد شدند از خون حيض ديدن از زنان شما، اگر به گمان شويد پس عدّت ايشان سه از ماهها و آن كه حائض نشدند هنوز و خداوندان بارها يعنى زنان باردار هنگام زده عدّت ايشان آنگاه كه بنهند بار فرزند خويش را و هر كه بترسد از خداى گرداند سازد او براى او از كار او آسانى. 5. آنت فرمان خداست فرو آورد آن را به سوى شما و هر كه بترسد از خداى در گذارد و محو كند ازو گناهان او را و بزرگ كند براى او مزدى. 6. جاى باشش دهيد ايشان را زنان معتدّه از آنجاى كه باشيد از توانايى و دسترس خويش و گزند مرسانيد ايشان را تا كه تنگ گيريد بر ايشان در نفقه و سكنى، و اگر باشند زنان معتدّه خداوندان بار فرزند، پس هزينه كنيد بر ايشان تا كه بنهند ايشان بار فرزند خويش را پس اگر شير دهند كودكان شما را براى شما پس بدهيد ايشان را مزدهاى ايشان را و بفرماييد و مشورت كنيد در مزد در ميان خود به نيكويى و اگر دشوارى كنيد، پس زودا كه شير دهد براى او پدر، زنى ديگر تا فرزند ضايع نماند. 7. هزينه كندا خداوند [1] فراخى دست از فراخ دستئ خويش و هر كه تنگ كرده شود برو روزى او، پس هزينه كندا از آنچه داد او را خداى. در نخواهد خدا [713] خداى از هيچ تنى مگر آن چه داد او را، زودا كه گرداند خداى پس از دشوارى و تنگى آسانى و فراخى. 8. و چندا بسا از دهى شهر كه گردن كشى كرد از فرمان پروردگار خويش و از فرمان فرستادگان او، پس شمار كرديم اهل آن را شمارى سخت و شكنجه كرديم اهل آن را شكنجه بزرگ. 9. پس بچشيد عقوبت كار خويش را و بود سر انجام كارش زيانكارى. [1]. م: «خد خداوند»