بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 102/ 8- 1 1. ناپروا كرد شما را نازيدن به بسيارى. 2. تا رسيديد به گورستانها. 3. حقا! زود زود دانيد! 4. باز پس حقّا! زود زود دانيد! 5. حقا! اگر مىدانستيد دانستن بىگمان. 6. هراينه بينيد دوزخ را. 7. بازپس هراينه بينيد آن را ديدن بىگمان. 8. باز پس هراينه پرسيده شويد آن روز از آسايش. عصر، مكّى، 3 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 103/ 3- 1 1. [1] ... 2. [2] ... مردم هراينه در زيانكارى 3. مگر آ [ن كسانى كه] گر [ويدند] و كردند كارها [ى شايسته] و اندرز كر [3] ... [766] همزه، مكّى، 9 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 104/ 7- 1 1. واى مر هر بدگويى به پس را بدگويى به پيش را. 2. آن كه گرد كرد خواسته و شمار كرد آن را. 3. پندارد كه خواسته او جاويد كند او را. 4. حقّا! هراينه انداخته شود در آن حطمه! 5. و چه دانا كرد ترا كه چيست آن حطمه؟ 6. آتش خداى، افروخته. 7. آن كه بر آيد بر دلها. [1]. م: ناخوانا [2]. م: ناخوانا [3]. م: ناخوانا