68/ 43 نيايش ظاهر باشد بر چشمهاى ايشان فروگيرد ايشان را خوارى و هر آئينه خوانده مىشد ايشان را به سجده حال آنكه ايشان بىعلت بودند (43) 68/ 44 پس بگذار مرا با كسى كه دروغ مىشمرد اين سخن را پايه پايه خواهيم كشيد اين جماعه را ازان راه كه نمىدانند (44) 68/ 45 و مهلت خواهم داد ايشان را هر آئينه حيله من محكم است (45) 68/ 46 آيا مىطلبى ازين جماعه مزدى پس ايشان از تاوان گرانباراند (46) 68/ 47 آيا نزديك اين جماعه علم غيب است پس ايشان مىنويسند (47) 68/ 48 پس صبر كن بانتظار حكم پروردگار خود و مباش مانند صاحب ماهى چون دعا كرد و او پر از غم شده بود (48) 68/ 49 اگر نه آنست كه دريافت او را رحمتى از جانب پروردگار او البته برتافته مىشد به زمين بىگياه و او بدحال بودى (49)