11/ 40 در همين معامله بود تا وقتى كه آمد فرمان ما و بجوشيد تنور گفتيم بردار در كشتى از هر جنسى دو تن نر و ماده را و (بردار) كسان خود را مگر آنكه سبقت كرده است بر وى قضا و (بردار) مسلمانان را و ايمان نياوردند با وى مگر اندكى (40) 11/ 41 و گفت (نوح) سوار شويد در كشتى بنام خدا است روان شدن وى و ايستاده كردن وى هر آئينه پروردگار من آمرزنده مهربان است (41) 11/ 42 و آن كشتى مىبرد ايشان را در موجى مانند كوهها و آواز داد نوح پسر خود را و او بود در كرانه اى پسر سوار شو با ما و مباش با كافران (42) 11/ 43 گفت پناه خواهم گرفت بهسوى كوهى كه نگاه دارد مرا از آب گفت نوح هيچ نگاهدارنده نيست امروز از عذاب خدا ليكن (معصوم) كسى (باشد) كه خدا رحم كرده است بر وى و در آمد موج ميان ايشان پس شد از غرقكردگان (43)