2/ 188 و مخوريد اموال خويش را در ميان خويش به ناحق و مرسانيد اموال خود را به حاكمان يعنى برشوت تا بخوريد پاره از اموال مردمان بستم دانسته (188) 2/ 189 مىپرسند ترا از ماهها يعنى از شهر حج بگو اينها ميعادند براى مردمان و براى حج و نيست نيكوكارى به آنكه درآئيد در خانها در حالت احرام از پس پشت آنها و ليكن صاحب نيكوكارى آنست كه پرهيزگارى كند و در آمد در خانها از راه دروازهها و حذر كنيد از خدا تا باشد كه رستگار شويد (189) 2/ 190 و جنگ كنيد در راه خدا با آنانى كه جنگ مىكنند با شما و از حد نگذريد هر آئينه خدا دوست ندارد از حد گذرندگان را (190)