18/ 18 و بپندارى اى بيننده ايشان را بيدار و ايشان خفتهاند و مىگردانيم ايشان را بجانب راست و جانب چپ و سگ ايشان گشاده است دو دست خود را بر عتبه دروازه اگر اطلاع يابى بر ايشان البته رو بگردانى از ايشان بطريق گريختن و پر شوى از ايشان بترس (18) 18/ 19 و هم چنين برانگيختيم ايشان را تا عاقبت با يكديگر سؤال كنند در ميان خود گفت گوينده از ايشان چه قدر درنگ كرديد گفتند درنگ كرديم يك روز يا بعض روز گفتند پروردگار شما داناتر است بمقدار درنگ كردن شما پس بفرستيد يكى را از ميان خود باين نقره خود بسوى شهر پس بايد كه تامل كند