20/ 119 و آنكه تو تشنه نشوى آنجا و گرمى آفتاب نيابى (119) 20/ 120 پس وسوسه انداخت بسوى آدم شيطان گفت اى آدم آيا دلالت كنم ترا بر درخت هميشه بودن و بر بادشاهى كه كهنه نه گردد (120) 20/ 121 پس خوردند ازان درخت پس ظاهر شد ايشان را شرمگاه ايشان و در استادند كه مىچسپانيدند بر خويش از برگ درختان بهشت و نافرمانى كرد آدم پروردگار خود را پس گم كرد راه را (121) 20/ 122 باز برگزيدش پروردگار او پس برحمت بازگشت بر وى و راه نمود (122) 20/ 123 گفت فرورويد شما هر دو ازين بهشت بعض اولاد شما بعض ديگر را دشمن باشند پس اگر بيايد بشما از جانب من هدايتى پس هر كه پيروى هدايت من كند گمراه نشود و رنج نكشد (123)