2/ 259 يا نديدى اين شخص را كه گذشت بر ديهى و وى افتاده بود بر سقفهاى خود گفت چگونه زنده كند اين را خدا بعد مردن اين پس مرده كرد او را خداى تعالى صدسال بعد از ان برانگيختش گفت چه قدر درنگ كردى گفت درنگ كردم يك روز يا پاره از روز گفت بلكه درنگ كرده صدسال پس ببين بسوى طعام خود و آشاميدنى خود كه متغير نشده و ببين بسوى درازگوش خود و مىخواهيم كه گردانيم ترا نشانه براى مردمان و ببين بسوى استخوانها چگونه جنبش مىدهيم آن را بعد از ان مىپوشانيم بران گوشت پس چون واضح شدش اين حال گفت بيقين مىدانم كه خدا بر همه چيز تواناست (259)