نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1045
(ابراهيم) گفت: اى فرستادگان، شما چه كارى داريد؟ (31) گفتند: ما بسوى قومى تبهكار فرستاده شدهايم (32) تا بر آنان سنگى از گل فرو باريم (33) سنگهايى كه از جانب پروردگارت نشان كرده شده است براى اسرافكاران، (34) پس همه مؤمنانى را كه در آن مدينه بودند بيرون آورديم (35) و در آنجا جز يك خاندان از مسلمانان نيافتيم. (36) و در آنجا آيتى گذاشتيم براى كسانى كه از عذاب دردناك مىترسند. (37) و در (سرگذشت) موسى (نيز آيت و عبرتى است) آن زمان كه او را بسوى فرعون فرستاديم با حجتى آشكار، (38) اما او با تكيه بر سپاه خويش روى از آن بر تافت و گفت: جادوگرى است يا ديوانهاى (39) در نتيجه او را و سپاهيانش را به كيفر گرفتيم و آنها را به دريا افكنديم در حالى كه او شايسته ملامت بود. (40) و در (سرگذشت) قوم عاد (نيز آيت و عبرتى است) آن زمان كه بادى بى ثمر بر سرشان رانديم (41) كه به هر چيزى مىرسيد رهايش نمىكرد تا ريزه ريزه اش كند. (42) و در (سرگذشت) قوم ثمود (نيز آيتى و عبرتى است) آنگاه كه به آنان گفته شد: تا مدتى معين برخوردار شويد. (43) پس، سر از فرمان پروردگارشان پيچيدند، در نتيجه صاعقه در گرفتشان و آنان همچنان مىنگريستند، (44) و نتوانستند برخيزند و چيرگى نيارستند. (45) و قوم نوح پيش از آن، آنان قومى زشتكار بودند. (46) و آسمان را به نيروها بنا كرديم و ما در حال توسعه زنيم. (47) و زمين را بگسترديم و چه نيك گسترانندهايم. (48) و از هر چيز جفتى بساختيم، باشد كه شما پند گيريد. (49) پس، بسوى خدا بگريزيد زيرا كه من شما را به نفع شما از او به روشنى بيم دهم. (50) و با خدا معبودى ديگر قرار مدهيد زيرا كه من شما را به نفع شما از او به روشنى بيم دهم، (51)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1045