نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1071
جوانانى كه جاويدان آفريده شدهاند به دور ايشان به خدمت مىگردند (17) و پيالهها و صراحيها و جامها از آب پاك گوارايى مىگردانند (18) كه نه از آن سردرد مىگيرند و نه تمامى دارد (19) و از هر ميوه كه مىخواهند بر مىگزينند (20) و از هر گوشت پرنده كه دلخواهشان باشد (21) و دوشيزگانى با چشم سياه درشت (22) كه به مرواريد در صدف پوشيده گردنديده مىمانند. (23) (24) در آنجا سخن بيهوده نشنوند و هيچ بزهى ندارند و سخن همه درود است و گفتار بىرنج. (25) اينها همه پاداش آن كردار است كه مىكردند. (26) و گروه فرخنده راست، چه گروه فرخندهاى (27) در درختستانى از درخت پر سايه بىخار (28) و درخت موز كه ميوه آن درهم نشسته و روى هم چيده است هستند. (29) و زير سايهاى ممتد. (30) و كنار آبى روان و ريزان، (31) و ميوه فراوان (32) بهشتى كه نه بسر آيد و نه بهره بردن از آن توقف پذيرد، (33) و بر بسترهاى بلند گسترده، (34) ما آن زيبارويان آراسته را آفريديم، چه آفريدنى، (35) آنان را دوشيزه آفريديم، (36) شوهر دوستانى همبالا و همقدر و همآسا. (37) همه اينها ويژه گروه فرخنده راست است (38) كه مركبند از جمعى از نسلهاى پيشين (39) و عدهاى از نسلهاى آخرين. (40) و گروه شوم چپ، چه گروه شومى (41) در تف باد و آتش گداخته (42) و سايهاى كه از دود سياه است، (43) نه خنك باشد و نه برازنده. (44) زيرا آنان پيش از آن جمعى خوشگذران توانگر بودند، (45) و بر ارتكاب آن گناه سهمگين (شرك) پافشارى داشتند. (46) و گفتند: آيا وقتى مرديم و خاك و استخوان شديم باز از خاك برانگيزانده شويم؟ (47) آيا حتى نياكان ما در نسلهاى پيش برانگيزانده شوند؟ (48) بگو: بيگمان نسلهاى پيشين و نسلهاى بازپسين (49) همه را بهنگام آن دوران معلوم گرد آورند، (50)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1071