نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1145
72- سورة الجن به نام خداوند بخشاينده مهربان (اى پيامبر) بگو: به من از ره وحى خبر رسيد كه تنى چند از پريان گوش دادند (به آيات قرآنى كه من در نماز مىخواندم) و گفتند: ما قرآنى خوشايند شگفت شنيديم (1) كه به راه خردپسند هدايت مىنمايد. بر اثرش به آن ايمان آورديم و هرگز هيچكس را با پروردگارمان شريك نخواهيم گرفت. (2) و اينكه برتر آمد عظمت پروردگارمان، همسر نگرفت و نه فرزند گرفت (3) و اينكه بىخرد ما عليه خدا حرفى دور از صواب مىگفت، (4) و ما چنين پنداشتيم كه آدمى و پرى هرگز عليه خدا دروغ نگويد. (5) در واقع مردانى از آدميان به مردانى از پريان پناه مىجستند و بدينسان بر رنج خستگيشان بيافزودند. (6) و آنان چنانكه شما پنداشتيد پنداشتند كه هرگز خدا كسى را (به پيامبرى يا پس از مردن) برنيانگيزد. (7) و اينكه ما آسمان را گشتيم و آن را آكنده از نگهبانان محكم كار و درخشهاى آتش يافتيم. (8) و اينكه ما در جاهايى از آسمان براى گوش دادن موضع مىگرفتيم اما اينك هر كس گوش بدهد درخش آتشى را به كمين خويش مىبيند. (9) و اينكه نمىدانيم براى كسانى كه در زمينند شرى اراده شده است يا پروردگارشان براى آنان هدايتى خواسته است. (10) و اينكه از ما جمعى شايسته كارند و از ما جمعى غير آن، ما بر طريقهها (و مسلكها) ى گوناگونيم، (11) و اينكه بگمان دانستيم كه هرگز خدا را در روى زمين بستوه نتوانيم آورد، و نه با گريز هرگز عاجزش توانيم كرد. (12) و اينكه وقتى آن مايه هدايت (قرآن) را بشنيديم به آن ايمان آورديم. پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد نه بيم از كاستن مزد خواهد داشت و نه از فشار خستگى. (13)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1145