نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1155
پس شفاعت شفاعت كنندگان سودشان ندهد. (48) پس آنان را چه شده است كه از پند (قرآن) رويگردانند (49) پندارى كه آنان درازگوشهايى رم خوردهاند (50) كه از شيرى گريخته باشند. (51) واقع اين است كه هر يك از آنان مى خواهد كه به او نامههاى (آسمانى) سرگشادهاى داده شود (همه پيامبر شوند) (52) نه چنان است، واقع اين است كه از آخرت نمىترسند. (53) نه چنان است، اين براستى پندى است. (54) پس هر كه خواهد آن را ياد گيرد. (55) و ياد نگيرند مگر اينكه خدا بخواهد، او سزاوار پروا شدن است و سزاوار آمرزيدن. (56) 75- سورة القيامة به نام خداوند بخشاينده مهربان به دوران قيامت سوگند مىخورم، نه. (1) و به نفس سرزنشگر سوگند مىخورم، نه. (2) آيا آدمى مىپندارد كه استخوانهايش را هرگز فراهم نخواهيم آورد؟ (3) آرى، ما قادريم كه (حتى) انگشتانش را بسازيم. (4) واقعيت اين است كه آدمى مىخواهد پيش از آن (قيامت) زشتكارى كند، (5) مىپرسد: دوران قيامت چه وقت است؟ (6) پس هنگامى كه برق از چشم بپرد، (7) و ماه بيفسرد، (8) و خورشيد و ماه گرد هم آرند (يا يكسان سازند)، (9) در آن هنگام آدمى مى گويد: كجاست جاى فرار؟ (10) گمشو پناهگاهى نيست (11) قرارگاه در آن دوران در جهت پروردگار تو است، (12) به آدمى در آن هنگام خبر دهند كه چه وظيفهاى انجام داده و چه انجام نداده است. (13) در حقيقت آدمى حال خويش را بيناست (14) گرچه عذرهايش را مطرح سازد. (15) آن (آيات قرآن) را زمزمه مكن تا در (حفظ) آن شتاب كنى. (16) بيگمان جمع آورى آن و بر خواندنش بر عهده ماست. (17) بنابر اين چون آن را بخوانيم بايد خواندنش را سبق برى. (18) وانگهى بيان كردن آن بر عهده ماست. (19)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1155