نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1169
آنگاه كه پروردگارش او را در دره مقدس" طوى" مخاطب ساخت كه: (16) برو بسوى فرعون زيرا كه او جبارى كرد، (17) و بگو كه آيا تو را سر آن هست كه پاكى پذيرى (18) و ترا بسوى پروردگارت راه نمايم تا بترسى (از او)؟ (19) آنگاه آن آيت بزرگ را به وى نشان داد. (20) پس دروغ شمرد و سركشى نمود، (21) سپس پشت كرده به تلاش برخاست (22) و (قوم خود را) جمع كرد و بانگ بر آورد (23) و گفت: منم برترين پروردگار شما. (24) در نتيجه خدا او را به عقوبت آخرت و دنيا بگرفت. (25) بيشك در آن عبرتى است براى كسى كه بترسد. (26) آيا شما به لحاظ خلقت مستحكم تريد يا آسمان كه او بنا نهاد، (27) سقف آن را برافراشت پس آن را متناسب گردانيد (28) و شبش را تاريك كرد و روزش را پديد آورد؟ (29) و زمين را پس از آن مدور ساخت، (30) از آن آبش را و چراگاهش را بيرون آورد، (31) و كوهها را استوار كرد (32) تا براى شما و براى چارپايانتان مايه برخوردارى باشد. (33) پس چون آن حادثه سهمگين بيايد، (34) آن روز كه انسان به ياد آورد آنچه را كه انجام داده است، (35) و دوزخ نمودار گردد براى كسى كه ببيند (36) آن هنگام كسى كه سركشى كرد (37) و زندگانى دنيا را ترجيح داده برگزيد (38) پس دوزخش آشيان باشد، (39) و اما كسى كه از ايستادن در پيشگاه پروردگارش ترسيد و نفس خويش را از هوى و هوس برحذر داشت (40) پس بهشتش آشيان باشد. (41) از تو درباره رستاخيز مىپرسند كه چه وقت برپا شود؟ (42) تو كجا باشى و خبرش؟ (43) هنگام آن با پروردگار تو است. (44) جز اين نيست كه تو بيم دهندهاى آن كس را كه از قيامت مىترسد. (45) روزى كه آن را ببينند گويى در دنيا جز شامگاهى يا چاشتگاهى درنگ نداشتهاند. (46)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 1169