نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 145
و آنچه روز برخورد دو سپاه به شما وارد آمد به اذن خدا بود و تا مؤمنان را بشناسد، (166) و تا كسانى را بشناسد كه نفاق ورزيدند و به آنان گفته شد: بياييد در راه خدا بجنگيد يا دشمن را برانيد، گفتند: اگر جنگى را سراغ مىداشتيم البته شما را پيروى مىكرديم. آنان در آن هنگام به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان. به زبان چيزهايى مىگويند كه در دلهايشان نيست حال آنكه خدا به آنچه پنهان مىدارند داناتر است. (167) آنان كه نشستند و به برادرانشان (همراهان و هم قبيله هايشان) گفتند: اگر (مؤمنان مجاهد) فرمان ما برده بودند كشته نشده بودند، بگو: اگر راست مى گوييد مرگ از خويشتن بدور داريد. (168) و كسانى را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد، در واقع زندگانى هستند كه نزد پروردگارشان روزى مىخورند (169) در حالى كه بدانچه خدا از فضل خويش بديشان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى آنان بديشان نپيوستهاند شادى مىكنند كه بيمى بر ايشان نيست و نه آنان اندوه خورند، (170) شادى مىكنند از نعمت و فضلى كه از خداست و از اينكه خدا مزد مؤمنان را پايمال نمىكند. (171) كسانى كه پس از آنكه زخم بديشان رسيد به دعوت خدا و پيامبر پاسخ مثبت دادند براى كسانى از آنان كه نيكويى و پرهيزگارى كردند مزدى هنگفت است. (172) كسانى كه آدميان به آنان گفتند كه آدميان (كافران) اينك براى جنگ با شما گرد آمدهاند بايد كه از آنان بترسيد، پس بر ايمانشان بيافزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و نيكو عهده دارى است. (173)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 145