نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 255
عيسى بن مريم گفت: خدايا، پروردگار ما، خوانچهاى از آسمان بر ما فرو فرست كه ما را عيدى باشد براى نسل كنونى ما و براى نسل بعد از ما و آيتى از جانب تو باشد، و ما را روزى بخش كه تو بهترين روزى دهندهاى. (114) خداوند گفت: اينك من بر آنم كه آن را بر شما فرو فرستم، پس كسى از شما كه از اين پس كافر شود بداند كه من او را عذابى كنم كه هيچيك از عالمهاى آفريدگان را چنان عذابى نكنم. (115) و هنگامى كه خداوند گفت: اى عيسى بن مريم، آيا تو به آدميان گفتهاى كه مرا و مادرم را بجاى خدا دو معبود گيريد؟ گفت: منزهى تو، مرا نسزد كه آنچه را حق من نيست بگويم، اگر اين گفته بودم بيشك تو مى دانستى، تو آنچه را در اندرون من است مىدانى حال آنكه من آنچه را تو در نهان دارى نمىدانم زيرا داناى غيبها تويى تو. (116) من به آنان نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادى كه خداى را كه پروردگار من و شماست بپرستيد، و من تا وقتى در ميان آنان بودم بر آنان شاهدى بودم و چون مرا از دنيا ببردى تو خود بر آنان مراقب بودى و تو بر هر چيزى شاهدى. (117) اگر عذابشان كنى بيشك آنان بندگان تواند و اگر از آنان در گذرى بيگمان تو خود مقتدر حكيمى. (118) خداوند گفت: اين دورانى است كه راستگويان را راستگوييشان سود دهد، بهشتهايى دارند كه از زير آنها جويها روان است، براى هميشه در آن ماندگارند، خدا از آنان خشنود شد و آنان از وى خشنود گشتند، رستگارى بزرگ اين است. (119) فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست. (120)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 255