نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 329
امر بر اين تعلق گرفت كه از سوى خدا جز راست نگويم. اينك از پروردگارتان نشانهاى مايه تميز حق از باطل براى شما آوردهام، بنابر اين بنى اسرائيل را همراهم بفرست. (105) گفت: اگر آيتى آوردهاى آن را به تحقق آر اگر راست مىگويى. (106) پس عصايش را بيافكند كه ناگهان اژدهايى نمايان شد، (107) و دست خويش بدر كشيد كه ناگهان سپيدگون مىآمد به ديده تماشاگران. (108) اشراف قوم فرعون گفتند: بيشك اين جادوگرى بسيار كاردان است، (109) مىخواهد شما را از كشورتان بيرون كند، اينك چه مىفرماييد؟ (110) گفتند: او و برادرش را به تأخير انداز و گردآورانى را به شهرها بفرست (111) تا هر چه جادوگر بسيار كاردان هست نزد تو بياورند. (112) و جادوگران نزد فرعون آمده گفتند: اگر ما چيره گرديم مزدى خواهيم داشت؟ (113) گفت: آرى، بعلاوه شما از مقربان (درگاهم) خواهيد بود. (114) (جادوگران) گفتند: موسى، يا تو بيافكن يا ماييم كه مىافكنيم. (115) گفت: بيافكنيد. چون بيافكندند چشم مردم را جادو نمودند و خواستند آنان را بترسانند، و جادويى سهمگين پديد آوردند. (116) و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن، پس بناگهان آن هر چه را به نيرنگ ساخته بودند در هوا مىبلعيد. (117) بدينسان قانون الهى به تحقق پيوست و آنچه آنها مىكردند بر باد شد. (118) پس همانجا شكست خوردند و به خوارى اوليه باز غلتيدند. (119) و جادوگران به سجده درافتادند، (120)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 329