responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 335


و بنى اسرائيل را از دريا برگذرانديم. به قومى رسيدند كه همت به پرستش بتهاى خويش گماشته بودند، گفتند: موسى، همانطور كه آنها معبودهايى دارند براى ما هم معبودى بساز. گفت: براستى كه شما قومى هستيد كه نادانى مى‌كنيد، (138)
بيگمان اين عده حالى كه دارند تباه و بر باد است و آنچه مى‌كردند پوچ است. (139)
افزود: آيا جز خداى يگانه، معبودى براى شما بجويم حال آنكه او شما را بر عالمهاى آفريدگان فزونى بخشيد؟ (140)
و هنگامى (را بياد آوريد) كه شما را از (چنگ و سلطه) دار و دسته فرعون برهانيدم كه بدترين عذابها را به شما تحميل مى‌كردند، پسرانتان را مى كشتند و زنانتان را زنده مى‌گذاشتند و در آن، گرفتارى آزمايش گون انسان ساز سهمگينى از طرف پروردگارتان بود. (141)
و با موسى سى شب را قرار گذاشتيم و با ده شب تكميلش كرديم تا ميعاد پروردگارش چهل شبه به كمال آمد. و موسى به برادرش- هارون- گفت: تو در ميان قومم بجاى من باش و كار شايسته كن و پى راه مفسدان مگير. (142)
و چون موسى به وعده گاه ما آمد و پروردگارش او را سخن گفت، گفت: اى پروردگار من، مرا بنما تا به تو بنگرم. فرمود: هرگز مرا نبينى. در عوض كوه را بنگر تا اگر بر جايش ماند در آن صورت مرا خواهى ديد. پس چون پروردگارش پرتو در كوه نمود آن را درهم شكسته بريخت و موسى مدهوش به خاك در غلتيد، چون بهوش آمد گفت: منزهى تو (از اينكه به ديده آيى) توبه مى‌آرم و به تو باز مى‌گردم و من نخستين گرونده‌ام. (143)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 335
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست