نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 437
و فرعون گفت: هر جادوگر كاردانى را پيش من آوريد. (79) و چون جادوگران آمدند موسى به آنان گفت: بيافكنيد آنچه شما مى خواهيد بيافكنيد. (80) و چون بيافكندند، موسى گفت: آنچه پديد آورديد جادو است، بيگمان خدا بزودى آن را باطل مىكند زيرا خدا كار مفسدان را بسامان نياورد، (81) و خدا با كلمات خود حق را به تحقق مىآورد اگر چه تبهكاران را خوش نيايد. (82) پس به موسى جز بخش زير دست قومش ايمان نياوردند در حالى كه از فرعون و اشرافشان ترس داشتند ترس اينكه آنان را شكنجه كند زيرا كه فرعون در آن كشور برترى جوى بود و از اسرافكاران بود. (83) و موسى گفت: اى هموطنان من، اگر شما به خدا ايمان آورديد بايد اگر گردن نهاده (و مسلمان) هستيد بر او توكل كنيد. (84) بر اثر آن گفتند: ما بر خدا توكل كرديم، پروردگار ما، ما را به معرض شكنجه گروه ستمكاران قرار مده، (85) و ما را برحمت خود از گروه كافران رهايى ده. (86) و به موسى و برادرش وحى كرديم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانه هايى بگيريد و خانه هايتان را نمازگاه كنيد و نماز را بر پاى داريد، و مؤمنان را مژده بده. (87) و موسى گفت: پروردگار ما، بيگمان تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زينت و اموال دادهاى. پروردگار ما، تا بلغزانند از راه تو. پروردگار ما، اموالشان را بىاثر كن و بر دلهايشان سخت گير بطوريكه ايمان نياورند تا آن عذاب دردناك را ببينند. (88)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 437