نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 455
گفت: اى نوح، او از كسان تو نيست. او (صاحب) كردارى ناشايست است، بنابر اين چيزى كه تو را به آن علم نيست از من مخواه، بيگمان من ترا پند مىدهم كه از نادانان نباشى. (46) گفت: پروردگار من، بيگمان من به تو پناه مىبرم از اينكه چيزى را از تو بخواهم كه مرا بدان علم نيست، و اگر مرا نيامرزى و به من رحم نكنى از زيانكاران باشم. (47) گفته شد: اى نوح، فرود آى با سلامتى از جانب ما و بركاتى بر تو و گروههايى از آنان كه با تو هستند، و امتهايى هستند كه بزودى آنها را برخوردار كنيم، پس از آن به ايشان از ما عذابى دردناك مىرسد. (48) اين از سرگذشتهاى (گذشته) پنهان است، آن را بسوى تو وحى مىكنيم، آن را پيش از اين نه تو مىدانستى و نه قوم تو، پس شكيبايى كن زيرا كه فرجام نيك از آن پرهيزگاران است. (49) و بسوى عاد هموطنشان هود را (فرستاديم). گفت: اى هموطنان من، خدا را بپرستيد، شما معبودى جز او نداريد، شما جز مشتى افتراكننده نيستيد. (50) اى قوم من، از شما براى اين (كار) مزدى نمىخواهم، پاداش من فقط بر عهده آن كسى است كه مرا آفريد، آيا نمىانديشيد؟ (51) و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس بسوى او توبه كنيد، او آسمان را بر شما ريزان مىسازد و نيرويى بر نيروى شما مىافزايد، و تبهكارانه روى مگردانيد. (52) گفتند: اى هود، براى ما حجتى روشن نياوردى، و ما بخاطر سخن تو دست از معبودهايمان نمىشوييم و به تو ايمان آورنده نيستيم. (53)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 455