نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 497
و براى اين كار هيچ مزدى از آنان مطالبه نمىكنى، آن جز پندى براى عالمهاى آفريدگان نيست. (104) و چه بسيار آيت در آسمانها و زمين است كه آنان از كنارش در حالى مى گذرند كه از آن رويگردانند. (105) و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند مگر در حالى كه مشركند. (106) آيا ايمن شدند از اينكه پوششى از عذاب خدا به آنان در رسد يا قيامت بناگهان در رسد در حالى كه آنان احساس نمىكنند؟ (107) بگو: اين راه من است: من و كسانى كه از من پيروى كردند به خدا دعوت مىكنيم از روى بصيرت، و منزه است خدا، و من از مشركان نيستم. (108) و پيش از تو جز مردانى از اهالى مدينهها (به رسالت) نفرستاديم مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، آيا با وجود اين در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از ايشان بودند چگونه است؟ و البته سراى آخرت براى كسانى كه پرهيزگارى كردند بهتر است، آيا نمىانديشيد؟ (109) تا هنگامى كه پيامبران به نوميدى نزديك گشتند و (كافران) گمان بردند كه به ايشان (يعنى پيامبران) دروغ گفته شده است يارى ما به ايشان در رسيد و آنكس كه مىخواستيم نجات يافت، و كيفر دردناك ما از گروه تبهكاران باز داشته نمىشود. (110) بتحقيق، در سرگذشتهاى آنان عبرتى براى خردمندان است. سخنى نيست كه از پيش خود ساخته باشد بلكه تصديق كننده آن (كتاب آسمانى) است كه پيش از آن آمده است و تشريح هر چيز و هدايت و رحمتى است براى مردمى كه ايمان مىآورند. (111)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 497