نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 513
و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به قوم خويش گفت: نعمت خدا را بر خويش به ياد آوريد آن هنگام كه شما را از آل فرعون رهايى داد كه به شما بدترين آزارها را مىرساندند و پسرانتان را سر مىبريدند و زنانتان را زنده نگاه مىداشتند و در آن (احوال) شما را از پروردگارتان آزمايشى سهمگين بود. (6) و آن هنگام كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر شكر كنيد البته نعمت شما را خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد بيگمان عذاب من شديد خواهد بود. (7) و موسى گفت: اگر شما و هر كس كه در زمين است جملگى ناسپاسى كنيد بيشك خدا بىنيازى ستوده است. (8) آيا سرگذشت كسانى كه پيش از شما بودند به شما نرسيد؟ سرگذشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از ايشان آمدند و كسى جز خدا آنها را نمى شناسد؟ پيامبرانشان با دلايل روشن پيش آنان آمدند، پس دستهايشان را به دهانشان باز گرداندند و گفتند: بيگمان ما به پيامى كه آوردهايد كافر شديم و ما البته درباره آنچه ما را بدان دعوت مىكنيم در شكيم و دو دل. (9) پيامبرانشان گفتند: آيا درباره خدا شكى هست خدايى كه آفريننده آسمانها و زمين است، شما را دعوت مىكند تا از گناهانتان به نفعتان درگذرد و شما را تا وقت مقرر به تأخير اندازد؟ گفتند: شما جز بشرى مانند ما نيستيد، مىخواهيد ما را از آنچه پدرانمان مىپرستيدهاند بازداريد، بنابر اين حجتى آشكار براى ما بياوريد. (10)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 513