نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 521
و از هر آنچه كه از او خواستيد به شما داد، و اگر نعمت خدا را بر شماريد آن را شمردن نتوانيد، بيگمان انسان بسيار ستمكار ناسپاس است. (34) و (ياد كن) هنگامى را كه ابراهيم گفت: پروردگار من، اين شهرستان را ايمن كن و مرا و پسران مرا دور دار از اينكه بتان را بپرستيم. (35) پروردگار من، آنها بسيارى از آدميان را گمراه كردند، پس هر كس از من پيروى كند بيگمان او از من است و هر كس مرا نافرمانى كند بيشك تو آمرزگارى مهربانى. (36) پروردگار ما، من جمعى از فرزندانم را در درهاى بىكشت نزديك خانه با حرمت تو مسكن دادم، پروردگار ما، تا نماز را بر پا دارند، بنابر اين بگذار تا دلهايى از آدميان بسوى ايشان بگرايد و آنان را از ميوهها روزى ده، باشد كه ايشان شكرگزارند. (37) پروردگار ما، بيگمان تو آنچه را كه پنهان مىداريم و آنچه را كه آشكار مى سازيم مىدانى، و هيچ چيز در زمين يا در آسمان بر خدا پوشيده نيست. (38) سپاس خداى را كه در پيرى اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد، بيگمان پروردگار من شنونده دعاست. (39) پروردگار من، مرا بر پا دارنده نماز قرار بده و از فرزندانم نيز- پروردگار ما- و دعاى مرا بپذير. (40) پروردگار ما، مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را در دورانى كه حساب بر پا شود بيامرز. (41) و مپندار كه خدا از آنچه ستمگران مىكنند غافل است، واقع جز اين نيست كه آنان را تا دورانى به تأخير مىاندازد كه در آن چشمها خيره مى شود. (42)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 521