نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 529
گفت: اى ابليس، ترا چيست كه با سجده كنندگان نباشى؟ (32) گفت: من آن نيستم كه بشرى را سجده كنم كه تو او را از گل خشك، از لاى بد بو شده آفريدى. (33) (خداوند) گفت: بنابر اين از آن بيرون شو زيرا كه تو رانده شدهاى، (34) و بيگمان تا دوران قيامت لعنت بر تو باشد. (35) گفت: پروردگار من، پس مرا تا روزى كه برانگيخته شوند مهلت بده. (36) ) (خدا) گفت: تو از مهلت داده شدگانى (37) تا به دوران وقت معلوم. (38) گفت: پروردگار من، بسبب اينكه مرا به بيراهه بردى البته در زمين (گناهان را) براى آنان بيارايم و همه شان را به بيراهه خواهم برد (39) مگر جمعى از آنان كه بندگان با اخلاص تو هستند. (40) (خدا) گفت: اين راهى است راست سوى من، (41) زيرا كه بندگان من سلطهاى تو بر آنان ندارى مگر آنكس از بيراهه رفتگان كه پيروى تو كند، (42) و بيگمان جهنم وعدگاه همه آنهاست، (43) هفت دروازه دارد، هر بخشى از آنان تقسيم بر يك دروازه مىشود. (44) بيگمان پرهيزگاران در بوستانها و چشمه سارانند، (45) با سلامى ايمن به آنها در آييد. (46) ) و هر كينهاى كه در اندرون آنان بود بر كنيم تا برادرانه بر تختهاى روبرو نهاده باشند، (47) در آنجا رنجى به آنان نرسد و نه از آن برون رانده شوند. (48) به بندگانم خبر بده كه آمرزگار مهربان منم، (49) و عذاب دردناك همين عذاب من است (50) و به آنان از ميهمانان ابراهيم خبر بده. (51)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 529