responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 591


و چون از آنان (يعنى قومشان) و آنچه مى‌پرستيدند كناره گرفتيد جز از خدا، پس بسوى غار باز رويد تا پروردگارتان از رحمت خويش بر شما نثار كند و كارتان را چنان گرداند كه براى شما مايه نفعى شود. (16)
و آفتاب را مى‌ديدى كه چون بر آيد از غارشان بسوى دست راست بگرايد و چون فرو شود از كنارشان بريده سوى دست چپ رود بطورى كه آنان از آفتاب به يك سو مانند، آن از آيتهاى خداست. هر كس خدا هدايتش كند او راه يافته باشد و هر كس كه او گمراهش كند هرگز سرپرستى ارشاد كننده نيابد. (17)
و پندارى كه ايشان بيدارند حال آنكه خفته‌اند، و ما آنان را سوى راست و سوى چپ مى‌گردانيم در حالى كه سگشان دو دست خويش بر درگاه غار گشاده است. اگر از بلندى به آنان مى‌نگريستى گريزان از آنان رو بر مى‌تافتى و از ايشان آكنده از وحشت مى‌شدى. (18)
و بدينگونه ايشان را (از خواب) برانگيختيم تا در ميان خود از يكديگر سؤال كنند. يكى از ايشان گفت: چه مدت درنگ كرديد؟ گفتند: يك روز يا پاسى از روز درنگ كرديم. گفتند: پروردگار شما داناتر است به مدتى كه درنگ كرديد. پس يك نفرتان را با اين پولى كه داريد به شهر بفرستيد تا بنگرد كداميك از غذاها پاكيزه تر است تا پاره‌اى از آن براى شما بياورد، و بايد كه زيركى نمايد و كسى را از حال شما آگاه نگرداند، (19)
زيرا اگر آنان به شما پى برند شما را سنگسار خواهند كرد يا به كيش خود باز خواهند گردانيد و در آن صورت هرگز رستگار نخواهيد شد. (20)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 591
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست