responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 593


و اينچنين آنان را به تصادف بر حال ايشان واقف ساختيم تا بدانند كه وعده خدا حق است و درباره رستاخيز شكى نيست آنگاه كه در كار خودشان ميان خودشان كشمكش داشتند، گفتند: برايشان بنايى بسازيد، پروردگارشان داناتر است از حالشان. آن كسان كه بر كارشان چيرگى يافتند گفتند: ما برايشان مسجدى خواهيم ساخت. (21)
خواهند گفت: سه نفر بودند، چهارميشان سگشان بود. و مى‌گويند: پنج نفر بودند، ششميشان سگشان بود، با تير گمان به گذشته نهان افكندن و مى گويند: هفت نفر بودند و هشتميشان سگشان بود. بگو: پروردگار من داناتر است به شماره آنان، و شماره آنان را جز تنى چند نمى‌دانند. پس درباره ايشان جز جدال آشكار مكن، و درباره ايشان از هيچيك از آنان نظر مخواه، (22)
و هرگز درباره چيزى مگو كه من فردا آن را انجام خواهم داد، (23)
مگر اينكه خدا بخواهد، و چون فراموش كنى پروردگارت را ياد كن، و بگو: باشد كه پروردگارم مرا هدايت كند به كارى كه نزديكتر از اين به رشد باشد. (24)
و (گويند:) در غارشان سيصد سال درنگ كردند و نه سال ديگر هم. (25)
بگو: خدا داناتر است به مدتى كه درنگ كردند، غيب آسمانها و زمين از آن اوست، چه بيناست او و چه شنواست. آنان را در برابر وى هيچ ياورى نباشد، و هيچكس را در فرمانروايى خويش شريك نسازد. (26)
و آنچه از كتاب پروردگارت به تو وحى شود تلاوت كن. كلمات او را تبديل كننده‌اى نيست، و در برابر او هرگز تكيه گاهى نيابى. (27)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 593
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست