responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 597


و در حالى كه بر خويشتن ستم كرده بود به بوستانش در آمد، گفت: گمان نمى كنم كه اين باغ هيچگاه نابود شود، (35)
و گمان نمى‌كنم كه رستاخيز بر پا شود و اگر هم نزد پروردگارم باز گردانيده شوم البته بهتر از اين باغ جاى بازگشت بيابم. (36)
رفيقش- در حالى كه با او گفتگو مى‌كرد- به او گفت: آيا به آن كسى كافر شدى كه ترا از خاك آفريد سپس از نطفه آنگاه ترا مردى راست اندام ساخت؟ (37)
لكن من (مى‌گويم): او خداست، پروردگار من است، و هيچكس را با پروردگارم شريك نمى‌انگارم. (38)
و چرا وقتى به بوستان خويش در آمدى نگفتى: هر چه خدا بخواهد (همان شود) و نيرويى نيست مگر به خداوند؟ اگر تو مرا مى‌بينى كه بمال و فرزند از تو كمترم (39)
پس شود كه پروردگار من به من بهتر از بوستان تو دهد و بر بوستان تو كيفرى سنجيده از آسمان فرستد تا تبديل به زمين بلند لغزنده‌اى شود (40)
يا آب آن فرو شود تا نتوانى آن را بركشى. (41)
و محصول وى را آفت گرفت تا دو دست خويش بر هم مى‌ماليد افسوس خوران بر آنچه در آن بوستان خرج كرده بود و آن تاكها بر چفته‌ها فرو افتاده بودند و مى‌گفت: اى كاش من هيچكس را براى پروردگارم شريك نيانگاشته بودم. (42)
و او را گروهى نبود كه در برابر خدا ياريش دهند و موفق هم نبود. (43)
آنجا پديدار گشت كه ولايت از آن خداست كه حق است، اوست كه بهتر پاداش دهد و نيكوتر سرانجام آورد. (44)
و براى آنان زندگانى دنيا را مثل بزن كه همانند آبى است كه ما آن را از آسمان فرو فرستاديم، پس گياه زمين با آن بياميخت و خاشاكى گشت كه بادها آن را مى‌پراكند، و خدا بر همه چيز تواناست. (45)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 597
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست