نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 601
و در اين قرآن براى آدميان از هر گونه مثل بيان كرديم، ولى انسان بيشتر از هر چيز جدل كند. (54) و چه چيز آدميان را وقتى هدايت برايشان آمد بازداشت از اينكه بگروند و از پروردگارشان آمرزش بطلبند جز اينكه (مىخواستند) طريقه پيشينيان برايشان بيايد يا عذاب رويارويشان بيايد؟ (55) حال آنكه ما پيامبران را جز مژده دهنده و بيم دهنده نمىفرستيم، و كسانى كه كافر شدند به باطل مجادله مىكنند تا بوسيله اش حق را زايل كنند، و آيات مرا و پيام تهديد آميز را به مسخره گرفتند. (56) و چه كسى ستمكارتر از آن است كه آيات پروردگارش را به وى يادآورى كنند و او روى از آن بگرداند و فراموش كند كه تا آن وقت چه كرده است؟ ما بر دلهايشان پوششهايى قرار داديم كه نمىگذارد بفهمند و در گوشهايشان سنگينى نهاديم چنانكه اگر بسوى هدايت بخوانيشان به هيچ وجه راه نيابند. (57) و پروردگار تو آمرزگار صاحب رحمت است، اگر آنان را بدانچه بدست آوردهاند مؤاخذه كند البته عذابشان را بشتاب و پيشتر خواهد داد اما واقع اين است كه براى آنان موعدى مقرر است كه در برابر آن راه بازگشتى نيابند. (58) و اينك آن مدينهها كه وقتى ستم كردند آنها را هلاك كرديم و براى هلاكشان قبلا موعدى نهاديم. (59) و (ياد كن) آن زمان را كه موسى به دوست جوانش گفت: پيوسته بروم تا به گردآمدنگاه دو دريا برسم هر چند سالها بگذرانم. (60) پس چون به نقطه بهم پيوستن دو دريا رسيدند ماهى خودشان را فراموش كردند و ماهى در دريا راه خويش گرفت روان. (61)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 601