responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 607


ما او را در روى زمين قدرت و موقعيت داديم و سبب هر چيز را به وى آموختيم، (84)
و او سبب را پى گرفت، (85)
تا آنگاه كه به غرب زمين رسيد و چنين يافت كه خورشيد در دريايى گرم غروب مى‌كند و بر كناره آن دريا قومى را يافت. گفتيم: اى" ذو القرنين"، يا اينكه عذابشان مى‌كنى و يا اينكه رفتارى نيك با آنان پيش مى‌گيرى. (86)
گفت: اما كسى كه ستم كرد بيدرنگ وى را عذاب خواهم كرد آنگاه بسوى پروردگارش بازگردانده شود و او با عذابى سخت عذابش كند، (87)
و اما كسى كه ايمان آورد و كار شايسته كرد پس او را بهشت نيكو پاداش باشد و ما از فرمانهامان فرمانى نرم بر او خواهيم راند. (88)
همچنان سبب را پى گرفت، (89)
تا آنكه رسيد به مشرق زمين و چنين يافت كه خورشيد بر قومى بر مى‌آيد كه براى آنان در برابرش پوششى قرار نداديم. (90)
چنين انديشيد، و ما بدانچه پيش او بود احاطه خبرى داشتيم. (91)
او همچنان سبب را پى گرفت، (92)
تا اينكه رسيد به ميان دو سد، و در اين سوى آن دو سد قومى يافت كه تقريبا هيچ سخنى را نمى‌توانستند فهميد. (93)
گفتند: اى" ذو القرنين"، يأجوج و مأجوج در زمين فساد مى‌كنند، بنابر اين، آيا موافقى كه خراجى براى تو مقرر داريم تا ميان ما و آنان سدى بر پا كنى؟ (94)
گفت: آن توانايى و امكان كه پروردگارم به اختيارم نهاده بهتر (از خراج شما) است، شما مرا با نيروى انسانى كمك كنيد تا ميان شما و آنان سدى از سنگ بپا كنم. (95)
براى من پاره‌هاى آهن بياوريد، تا وقتى كه ميانه دو كوه برابر شد گفت: بدميد. تا چون آن (پاره آهنها) را آتشى ساخت گفت: براى من مس گداخته بياوريد تا بر آن بريزم. (96)
پس نه توانستند كه بر آن سد بالا روند و نه توانستند سوراخش كنند. (97)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 607
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست